دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 1492 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 241 |
پاورپوینت مهندسی نرم افزار
فهرست
بخش اول: مرور کلی
مهندسی نرم افزار
سیستم های اجتماعی-تکنیکی
سیستم های حیاتی
فرایندهای نرم افزار
مدیریت پروژه
بخش دوم: خواسته ها
خواسته های نرم افزار
فرایندهای مهندسی خواسته ها
مدل های سیستم
مشخصات سیستم های حیاتی
مشخصات رسمی
بخش سوم: طراحی
طراحی معماری
معماری های سیستم های توزیعی
معماری کاربرد
طراحی شی گرا
مهندسی نرم افزار:
نرم افزار چیست ؟
نرم افزار شامل برنامه های کامپیوتری همراه است با مستندات و داده های پیکربندی است که برای درست کارکردن برنامه ضروری است .
دو نوع محصول نرم افزاری :
1- محصولات کلی
2- محصولات سفارشی
مهندسی نرم افزار چیست؟
یک نظام مهندسی است که با جنبه های نرم افزاری محصول ، از مراحل اولیه تعیین مشخصات سیستم تا نگهداری سیستم ، سروکار دارد .
شامل مراحل زیر است :
1- نظام مهندسی .
2- تمام جنبه های محصول نرم افزاری .
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
مقاله بررسی حسابداری برای سود نهایی در 39 صفحه ورد قابل ویرایش
حسابداری برای سودهای نهایی
توضیحات گزارش شده
مکاتبات به منظور ارائه کردن توضیحات نوشته (گزارش ) شده:
شرایط، توضیحات گزارش شده . توضیحات باید به سرپرست تحقیق و عملکردهای فنی – پروژه شماره 13-25 به آدرسی که در زیر آمده، نوشته شوند. همچنین توضیحات می توانند از طریق پست الکترونیکی director @gasb.org ارائه شوند.
گزارش دولتی: بورد، گزارش دولتی را در مورد موضوعاتی که در این ارائه طرح نشان داده شده اند جدول بندی (یا زمان بندی ) نکرده است.
فایل های دولتی: توضیحات گزارش شده، قسمتی از فایل دولتی بورد خواهند شد و برای بازرسی در دفاتر بورد در دسترس خواهند بود. کپی از این مطالب ممکن است در ازای نرخ (هزینه ) مشخصی بدست بیاید.
سفارش ها:
هر شخص یا سازمانی ممکن است یک فتوکپی از این طرح ارائه شده – بنابر تقاضا و بدون هزینه تا تاریخ 11 مارس 2005 از طریق مکاتبه یا تماس با دفتر سفارشات GABS دریافت کند. به منظور کسب اطلاعات در مورد هزینه ها – برای کپی های اضافی و کپی هایی که بعد از این تاریخ درخواست میشوند لطفاً با دفتر قبول سفارشات در آدرسی که در زیر نشان داده شده تماس بگیرید.
بود استانداردهای حسابداری دولتی
4-1- خیابان مریت – کوچه هفتم
صندوق پستی 5116- 6856
شماره تماس: 0659-748-800-1
لطفاً کدپستی: 60GE را برای تولیدات ما بخواهید.
همچنین اعلامیه های GABS در وب سایت www.gasb.org ممکن است سفارش بدهند.
حق کپی با بورد استانداردهای حسابداری دولتی در سال 2004 است. کلیه حقوق محفوظ می باشد. حق استفاده از کپی ، از این کار، فقط برای استفادة شخصی یا درون سازمانی است و فروش یا انتشارات آن ممنوع می باشد. هر کپی دارای خط اعتباری زیر می باشد:
حق چاپ و تکثیر – 2004 از طریق بورد استانداردهای حسابداری دولتی می باشد. کلیه حقوق محفوظ می باشد و بدون اجازه ممنوع می باشد.
قابل توجة گیرنده – طرح ارائه شده:
بورد استانداردهای حسابداری دولتی به منظور پیشرفت استانداردهای دولت و حسابداری دولتی محلی و گزارش های مالی مسئول است. برای آنکه (a به اطلاعات مفید برای کاربران گزارش های مالی منجر خواهد شد و (b محکوم را که شامل ناشران – شنوندگان و کاربران گزارش های مالی هستند. هدایت و آموزش می دهد.
مراحل فرآیند هزینه، که ما قبل از توزیع استانداردهایمان بررسی کردیم، طراحی می شوند تا کمک به مشارکت عمومی بورد در فرایند تنظیم استانداردها کنند. بعنوان قسمتی از فرآیند هزینه ،ما این چهارمین تنظیم طرح ارائه شدة صورتحساب پیشنهادی در حسابداری را برای سودهای پایانی بیان می کنیم. این صورتحساب پیشنهادی بر راهنمای مربوط به سودهای پایانی خاص ارجحیت خواهد داشت که شامل انجمن ملی در 8 توضیح حسابداری دولتی با عنوان موضوعات خاص حقوق بازنشستگی همانطوریکه بهبود یافت، میشود و در جایگاه خودش شرایط اندازه گیری تشخیص و آشکارسازی را برای تمام اشکال سودهای پایانی ایجاد خواهد کرد.
ما نظرات شما را در تمام موضوعات این صورت حساب پیشنهادی – که در قسمت بعدی درج شده خواستاریم. چون این صورتحساب پیشنهادی،ممکن است قبل از اینکه بعنوان صورت حساب نهایی در آورده شود، کاهش یابد و مهم است که شما در تمام جنبه هایی که موافق هستید به همان نسبت که مخالف هستید اظهارنظر کنید. به منظور آسان کردن تجزیه و تحلیل از توضیحات نامه ها (یا مراسله ها ) بهتر است هر وقت دلایل دیدگاه هایتان را بیان می کنید، شامل پیشنهادهایی باشد که معتقدید باید بررسی شوند.
موضوع:
پاراگراف 8 این صورت حساب پیشنهادی ، شرایط اندازه گیری در مورد سودهای مربوط به مراقبت های بهداشتی را توضیح می دهد که شامل سودهای مهمی می باشد که تحت عمل یکپارچگی تطبیق بودجه چند هدمن (COBRA) بوجود می آید. و این از طریق سود مشخص شده حقوق بازنشستگی یا دیگر طرح مزایای کارمندان سابق ایجاد نمی شود. تحت عنوان این طرح پیشنهادی – کارمندی که سود نهایی را در شکل سودهای مراقبت بهداشتی، در گروهی که شامل کارمندان فعال می باشد، عنوان میکند، نیاز دارد قیمت مراقبت بهداشتی برای کارمندان نهایی را از قیمت کارمندان فعال در گروه جدا کند. طرح پیشنهادی به چنین سودهای نیاز خواهد داشت تا براساس قیمت کل مطالبة پیش بینی شده ( یا قیمت تقریبی بیشتر که با سن تطبیق داده شده ،برای کارمندان نهایی اندازه گیری شود. این شرایط ، مانند همة تدارکات، صورت حساب پیشنهادی، نیاز ندارد برای آیتم های بی اهمیت به کار برده شود.
روش اندازه گیری پیشنهادی بستگی به روش اندازه گیری مراقبت های بهداشتی دارد که بعنوان قسمتی دیگر از طرح سود کارمندان سابق (OPEB) – طبق صورت حساب شماره 45 – با عنوان حسابداری و گزارش مالی توسط کارمندان دربارة سودهای کارمندان سابق بجز حقوق بازنشستگی پیش بینی می شود.
آیا با روش پیشنهادی بورد موافقید؟ چرا بله و چرا نه؟ اگر نه، چه راه حلی را پیشنهاد می کنید و چرا؟ (پاراگراف 8 و 29 از طرح ارائه شده را ببینید که شامل بنیان و اساس بورد، در نتایج اش برای توضیح این مسئله است.
خلاصه :
این صورت حساب پیشنهادی، استانداردهای حسابداری برای سودهای نهایی را بوجود می آورد.
* شرایط تشخیص:
در صورت حساب های مالی که بر پایة بهره حسابداری درست می شوند، کارمندان نیاز دارند وقتی پیشنهاد پذیرفته میشود، بدهی و هزینه را به ازای سودهای پایانی ارادی (مثلاً محرک های اولیه بازنشستگی) تشخیص دهند. بدهی و هزینه برای سودهای پایانی غیر ارادی (مثلاً سودهای تفکیک و جداسازی) باید زمانی تشخیص داده شوند که طرح پایانی ، بوسیله اشخاص با صلاحیت که دولت را مقید به طرح می کنند و آن طرح به کارمندان انتقال داده می شود. تصویب شود. برای این اهداف،طرح پایانی غیرارادی بعنوان طرحی توصیف میشود که : (a حداقل ،تعداد کارمندانی که باید خاتمه داده شوند – طبقه بندی های شغلی یا عملکردهایی که مؤثر خواهند بود و مکان آنها و زمانی که خاتمه ها را انتظار می رود روی دهند، شناسایی می کند و (b شرایط سودهای پایانی را با جزئیات کافی به منظور قادرساختن کارمندان برای تعیین نوع و مقدار سودهایی که دریافت خواهند کرد – در صورتی که آنها بطور غیر ارادی، نیاز به کارمندانی داشته باشد که سرویس آینده را بعد از حداقل زمان اخطاریه برحسب سودهای دریافتی عرضه کنند، کارمند نیاز خواهد داشت تا بدهی و هزینه سودهای پایانی غیر ارادی را به صورت مالیات زمان سرویس آیندةکارمندان تایید کند.
در صورت حساب های مالی که بر پایة کاهش بهرة حسابداری ایجاد میشوند،بدهی ها و هزینه های صرف شده برای سودهای پایانی باید تأیید شوند تا میزان بدهی ها ، بطور طبیعی همانطور که انتظار می رود با راه حل های قابل گسترش مالی موجود، تسویه شوند.
تشخیص:
34- قرارداد یک کارفرما، برای آماده کردن سودهی مربوط به برخی از اشکال پایان های ارادی، همانند نتیجة توافق دو جانبه بوجودمی آید که در آن کارفرما موافقت می کند سودها را در مبادله به این دلیل که کارمند توافق می کند خدمات را زودتر از او ارائه کن. پیش بینی کند. در نتیجه بورد معتقد است ابتدا کار فرما موظف به پیش بینی سود ها است و بعد به کارمند هنگامیکه پیشنهاد محرک ( کارفرما) پذیرفته می شود خاتمه می یابد. همچنین در مورد اشکال سودها که برای پایان های ارادی قید می شوند که نیاز می باشد از طریق قانون به کارمندان پایانی پیشنهاد شوند مثلاً سودهای COBRA زمانی که در کل مهم است، بورد معتقد است قرار داد کارفرما- هنگامیکه کارمند پیشنهاد سودها را قبول می کند بوجود می آید. بنابراین این صورتحساب راهنمایی تشخیث از روی توضیح 8 NCGA را همانطوریکه اصلاح شده حفظ می کند. که این نیاز به تشخیص بدهی و هزینه در مورد سودهای پایانی خاص-زمانی که پیشنهاد پذیرفته می شود دارد و آنرا به همة سودهای پایانی ارادی بسط می دهد.
35-در مقایسه با پایان ارادی- پایان های غیر ارادی منجر به تصمیم یک طرفه توسط کارفرما می شوند. در چنین شرایطی به مجردی که کارفرما رسماً موافقت کرده است و به کارمندانش انتقال داده است- یک طرح که به طور مؤثر وارد جزئیات می شود تا موقیعیت هاییی را که خاتمه خواهند یافت- و هنگامیکه پایان ها انتظار می رود روی دهند- و سودها برای کارمندانی که پایان داده می شوند قید شوند را مشخص کند. بورد معتقد است کارفرما موظف است سودها را قید کند و به طور کلی قادر نیست بتعهد به سودها را بدون دیگر کارهای جبرانی ( یا غرامتی) باطل کند. بنابراین این صورتحساب نیاز دارد وقتی که یک طرح به مقیاس پاراگراف 12 برخورد می کند. بدهی و هزینه در مورد سودهای پایانی را باید تشخیص بدهد. مقیاس در پاراگرا ف 12 شبیه به مقیاس اینجاد شده برای ناحیه شخصی است که زمانی مشخص می شود که مقدمة سود یک مرحله ای به منظور مبلغ های تشخیص در این وجود دارد و این از یک طرح پایانی مربوط به خروج یا فعالیت های ترتیبی- همانطوریکه در استانداردهای حسابداری مالی بورد در صورتحساب شماره 146- بنام حسابداری برای قیمت های مربوط به خروج یا فعالیت های ترتیبی مشخص شده، ناشی شود. در هر حال همانطور که برای استفاده در این صورتحساب پذیرفته شده- مقیاس پاراگراف 12قصد دارد به طور گسترده تری برای سودهای پایانی غیر ارادی به کار رود- هر چند این سودها بعنوان نتیجة خروج یا فعالیت های ترتیبی قید شوند یا نه.
36- در برخی موارد سودهای پایانی برای کارمندانی قید می شود که فقط برای تکمیل خدمات آینده می باشد و بعنوان محرکی برای کارمندان منظور می گردد که استخدام شده باقی می مانند چون کارفرما به این خدمات تا پایان (انقضا) تاریخ- شاید چندین ماه تا آینده- نیاز دارد که یک محرک بماند. هر چند سودها در چنین شرایطی برای جبران پایان اولیه خدمات منظور می گردد. بنابراین با تشخیص سودهای پایانی غیر ارادی-آنها ویژگی هایی دارند که از زمان خدمات مورد نیاز آینده کسب می شوند. بورد معتقد است به کار گیری شرایط کلی- باری تشخیص سودهای پایانی غیر ارادی، هنگامیکه مقیاس پاراگراف 12 برای اولین بار با این سودهای پایانی بر خورد می کند- ضرورت این ویژگی ا را در شرایط خدمات آینده نادیده خواهد گرفت. بنابراین این صورت حساب نیاز دارد هنگامی که سودهای پایانی غیر ارادی برای کارمندان پیش بینی می شود فقط برای تکمیل خدمات آتی باشد و بدهی و هزینه مربوط به سودهای پایانی باید بطورمالیات دار در زمان سرویس مورد نیاز تشخیص داده شود.
37- بورد همچنین مشخص می کند که ممکن است شرایطی باشند که این تعهد به سودهای پایانی را به کارمندان قبل از پایان برای دلایل آن بجز وا داشتند کارمندان به ادامه خدمات تا تاریخ پایان، انتقال دهد. مثلاً قانون ها- حکومت ها یا قراردادها ممکن است نیاز به کار فرمایی داشته باشند تا کارمندان را متوجه پیشرفت بی کار شدن ها کند و برحسب آن دسته از کارمندان در یک دوره انتقالی، که در آن ترتیب سایر شغل ها را میدهند، رفع احتیاج کند. در این موارد هر چند یک کارمند ممکن است نیازداشته باشد در سمت خدمات تا تاریخ پایانی به منظور دریافت سود بماند ( باقی بماند) بورد معتقد است سود پایانی در ویژگی محرک عمل نمی کند. بنابراین این صورتحساب برای یک دورة کوتاه اخطاریه جایز می باشدکه بر اساس شرایط قانونی یا قرار دادی ، قبل از کاهش شرایط تشخیص برای سود های پایانی غیر ارادی - علاوه بر دورة سرویس (خدمات) آتش به کار می رود.
با فقدان شرایط قانونی یا قرار دادی- بورد معتقد است برای اهداف کار بررسی شرایط این صورتحساب - کمترین دورة اخطاریه باید طولانی تر از 60 روز نباشد. که این دوره سازگار با زمانی است که در قسمت شخصی برای شرایط حسابداری یکسان قرار داده شده است.
یادداشت آشکار سازی ها:
38- اسن صورتحساب نیازبه کارفرمایانی دارد که سودهای پایانی را قید می کنند تا در یادداشت های حسابداری های مالی نشان دهند: a توضیح کلی از نیاز به سود پایانی و b اطلاعات دربارة مبلغ سودهای پایانی درمدتی که کارفرما متعهد می شود. چنانچه این اطلاعات از جهات دیگر با اطلاعات دیگر در صورت حسابداری های مالی قابل تشخیص باشد. این شرایط برای تمام کارفرمایان که سودهای پایانی را قید می کنند قابل استعمال می باشد و شامل آن دسته از کارفرمایانی می شود که نتایج سودهای پایانی درسود مشخص حقوق بازنشستگی با طرح OPEB - بر حسب شرایط پاراگراف 14 اندازه گیری می کنند و تشخیص می دهند.
39- همانطور که در پاراگراف 26 شرح داده شد. مورد استثناهایی را برای نتایج سودهای پایانی در سود مشخص کارمندان سابق اختصاص می دهد که برای طرح OPEB یا حقوق های بازنشستگی- همانطور که قابل استعمال می باشند محاسبه می شوند- به هر حال بورد راجع به روشی بود که اطلاعات کافی دربارة مبلغ سودهای پایانی که در این روش فراهم می شوند- ایجاد نمی کرد. بورد معتقد است هر چند در دوره ایی که یک کارفرما درآغاز متعهد به سودهای پایانی می شود- و در موضوعات عملی ناشی از اندازه گیری سودهای پایانی در مقیاس جاری می باشد افزایش در بهرة آمار بدهی برای حقوق بازنشستگی یا طرح OPEB که قابل تشخیص برای سودهای پایانی است- باید بلافاصله توسط ارزیابی آماری تعیین پذیر شود که باید تحت تبصره های صورتحساب 27یا 45 وقتی که تغییرات مهم روی داده اند و بر نتایج ارزیابی قلی اثر گذاشته اند تأکید شوند. بنابراین استثنا در شرایط یادداشت آشکار سازی از این صورتحساب برای این کارفرمایان قید نمی شود.
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 1704 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 190 |
پاورپوینت کامل درس آمار و احتمالات مهندسی رشته کامپیوتر
فهرست:
فصل اول: آمار توصیفی
فصل دوم: احتمال
فصل سوم: توزیع متغیر های تصادفی
فصل چهارم: توزیع های احتمال خاص
فصل پنجم: توزیع های نمونه گیری
فصل ششم: برآورد نقطه ای و فاصله ای پارامتر
فصل هفتم: آزمون فرض های آماری
فصل هشتم: همبستگی و رگرسیون
جهت دریافت فایل پاورپوینت کامل درس آمار و احتمالات مهندسی رشته کامپیوترلطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
مقاله بررسی حرفه حسابرسی در 13 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
برنامه ریزی حسابرسی 3
آموزش حرفه ای در مؤسسات حسابرسی 4
استمرار آموزش- واکنش حسابرسان نسبت به تحولات حرفه 6
نوسانات فصلی کار حسابرسان مستقل 6
تنظیم طرح کلی حسابرسی 7
برنامه های حسابرسی 8
متناسب سازی برنامه حسابرسی 11
بودجه های زمانی کار حسابرسی 13
خلاصه گزارشگری 15
لیست حقوق و دستمزد 16
منابع و مآخذ 17
مقدمه
وجود اطلاعات مالی قابل اتکا ، لازمه بقای جامعه امروزین است. فرد سرمایه گذاری که تصمیم به خرید یا فروش سهام می گیرد، بانکداری که در مورد تأیید یک تقاضای وام تصمیم می گیرد، و دولت برای وصول درآمد مالیات متکی بر اظهارنامه های مالیاتی، همگی بر اطلاعاتی اتکا می کنند که توسط دیگران تهیه شده است. در بسیاری از این موارد، هدفهای تهیه کنندگان این اطلاعات ، با هدفهای استفاده کنندگان از آن مغیر است. نیاز به وجود حسابرسان ، مستقل در چنین استدلالی مستتر است، یعنی افرادی با صلاحیت و صداقت حرفه ای که بتواند مشخص کنند اطلاعات مالی که بر آن اتکا می شود تصویری مطلوب و کامل از واقعیت امر است یا خیر.
بیشتر مؤسسات حسابرسی به شکل تضامنی اداره می شوند، هر چند که یک حسابرس مستقل می تواند در مؤسسه انفرادی خود یا در یک شرکت حرفه ای به کار حسابرسی بپردازد. شکل تضامنی در مقایسه با مؤسسه انفرادی دارای مزایای فراوانی است. هنگامی که دو یا چند حسابرس یا یکدیگر همکاری می کنند، امکان این که هر یک در کاری تخصص یابند افزایش می یابد و نوع میزان خدمات ارائه شده به صاحبکاران، مانند برنامه ریزی مالیاتی و خدمات مشاوره مدیریت، نیز ممکن است گسترش یابد. همچنین برای حسابرسان واجد شرایطی که در استخدام مؤسسه می باشند این امکان به وجود می آید که به سمت شریک مؤسسه ارتقا یابند. به وجود آوردن فرصت مشارکت برای کارکنان، یکی از عوامل مهم جلب همکاری و حفظ افراد با لیاقت توسط مؤسسات حسابرسی است. شکل تضامنی مؤسسه حسابرسی، از راه تبادل نظر و بحث های شرکا درباره مشکلات حسابرسی و مسایل روز نیز فرصت هایی را برای رشد حرفه به وجود می آورد.
برنامه ریزی حسابرسی
حسابرسان ، ابتدا به ساکن صاحبکار جدیدی را نمی پذیرند و بی مقدمه برای "شروع رسیدگی ها" به محل کار وی نمی روند. اولین استاندارد اجرای عملیات حسابرسی چنین مقرر می دارد:
علاوه بر این ف استاندارد حسابرسی برنامه رزی و سرپرستی نیز راهنمایی های لازم جهت برنامه ریزی کافی در هر کار حسابرسی را برای حسابرسان ارائه کرده است.
برنامه ریزی کافی به معنای این است که در مورد صابحکار جدید قبل از قبول کار تحقیق شود، درباره فعالیت آن شناخت لازم کسب گردد و برای سازماندهی ، یکنواخت سازی و تنظیم برنامه کار حسابرسان طرحی کلی تنظیم شود. گرچه مقدار زیادی از برنامه ریزی حسابرسی قبل از شروع رسیدگیها انجام می شود، اما کار برنامه ریزی در تمام طول حسابرسی ادامه می یابد. هرگاه در طول حسابرسی با مشکلی برخورد شود، حسابرسان باید برای رفع آن برنامه ریزی کنند. برای مثال ، اگر نقاط ضعفی در سیستم کنترل داخلی صاحبکار کشف شود، حسابرسان باید برای رسیدگی های خود روش هایی را برنامه ریزی کنند که آنان را متقاعد سازد این ضعفها سبب اشتباهات با اهمیتی در صورتهای مالی نشده است. بطور خلاصه ، فرآیند برنامه ریزی با تصمیم به قبول صاحبکار جدید شروع می شود و تا امضا و تحویل گزارش حسابرسی ادامه
می یابد.
آموزش حرفه ای د رمؤسسات حسابرسی
یکی از مشکلات عمده در حرفه حسابرسی، همگامی با تحولات جاری حرفه است. نحوه عملیات جدید در فعالیت های تجاری؛ استانداردهای جدید حسابرسی، مقرارت جدید بورس اوراق بهادار و استانداردهای جدید حسابداری مالی، و تغییرات قوانین مالیاتی تنها چند نمونه از عواملی است که ایجاب می کند اعضای این حرفه ، هموراه دانش فنی خود را به روز کنند.
سیستم کنترل کیفیت هر مؤسسه حسابرسی باید به گونه ای باشد که اطمینان دهد کارکنان حرفه ای همواره در جریان آخرین تحولات فنی حرفه قرار می گیرند. بیشتر مؤسسات بزرگ حسابرسی به منظور برآوردن این نیاز، یک بخش جداگانه برای آموزش حرفه ای ایجاد می کنند.
بخش آموزش حرفه ای، سمینارها و برنامه های آموزشی گوناگونی را برای کارکنان مؤسسه ارائه می کند. برنامه هر یک از این آموزشها، متناسب با نیازه و مسئولیت های شرکت کنندگان تدوین می شود. برای مثال، شرکا ممکن است در برنامه هایی شرکت کنند که بر محور سیاست های مؤسسه در مورد کنترل کیفیت حسابرس یا راه های به حداقل رساندن خطرات دعاوی حقوقی احتمالی متمرکز باشد. از طرف دیگر، برنامه های آموزشی کمک حسابرسان می تواند شامل روش های رسیدگی با استفاده از کامپیوترهای کوچک مؤسسه باشد. بخش آموزش حرفه ای علاوه بر ارائه برنامه های آموزشی، معمولاً خبرنامه هفتگی یا مجله ماهانه ای برای توزیع بین کارکنان مؤسسه و سایر افراد علاقه مند ، منتشر می کند.
متناسب سازی برنامه حسابرسی
هر کار حسابرسی دارای شرایط و مشکلات خاص خود است. از این رو لازم است حسابرس مسئول هر کار روش های مناسب با شرایط آن کار را تعیین کند. در مراحل اولیه برنامه ریزی کار حسابرسی، تنها یک برنامه حسابرسی مقدماتی می تواند تهیه شود. حسابرسان باید انتظار داشته باشند با روشن شدن نقاط ضعف و قوت سیستم کنترل داخلی و سایر شرایطی که در عمل با آن مواجه می شوند، این برنامه اولیه تعدیل گردد.
وجود یک سیستم کنترل داخلی ضعف، یعنی سیستمی که مدارک حسابداری آن ناقص است، کارکنانش بی کفایتند و واحد حسابرسی داخلی ندارد، حجم رسیدگیهای به مراتب بیشتری را نسبت به شرکتی ایجاب می کند که تعداد کارکنان آن کافی است و از یک سیستم قوی کنترل داخلی، مدارک خوب حسابداری و واحد حسابرسی داخلی مؤثری برخوردار است. سیستم کنترل داخلی گاه برای برخی از عملیات واحد تجاری، کافی و مناسب اما در سایر زمینه ها ضعف است یا اصلاً وجود ندارد. آزمونهای حسابرسان در ان بخش از عملیات که کنترلهای داخلی ضعیف دارد باید افزایش یابدو در مورد قسمت های با کنترل داخلی قوی می تواند به حداقل ممکن کاهش داده شود. تفاوت های بسیاری که در کیفیت سیستم کنترل داخلی شرکت های مختلف وجود دارد توأم با گوناگونی شیوه های حسابداری و مسایل خاص مربوط به هرشرکت ایجاب می کند که حسابرسان برنامه حسابرسی را همزمان با کسب آگاهی نسبت به شرایط خاص هر کار، تعدیل کنند.
ارزش برنامه حسابرسی به عنوان ابزاری برای هماهنگی، نظم و ترتیب منطقی رسیدگیها، غیرقابل انکار است. اما، برنامه حسابرسی را نباید جایگزینی برای برخورد هوشیارانه و مدبرانه حسابرسان دانست. بلکه، کارکنان حسابرسی باید تشویق شوند هرگونه معاملات غیرعادی یا شیوه عملهای مشکوکی را که به هر طریق مورد توجهشان قرار می گیرد، بطور کامل رسیدگی کنند و به آنان هشدار داده شود که خود را به شیوه های رسیدگی مندرج در برنامه حسابرسی که از پیش تدوین شده است، محدود ننمایند.
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 6087 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 264 |
کتاب نصب و راه اندازی سیستم های رایانه ای/رشته شبکه و نرم افزار رایانه/گروه برق و رایانه/شاخه فنی و حرفه ای/پایه دهم دوره دوم متوسطه/264 صفحه/با سلام و احترام از اینکه فروشگاه ما را برای خرید محصولات خود انتخاب کرده اید از شما سپاس گزاریم"با تشکر"
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 1667 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 136 |
کتاب الزامات محیط کار/کلیه رشته ها/شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش/پایه دهم دوره دوم متوسطه/136 صفحه/ با سلام و احترام از اینکه فروشگاه ما را برای خرید محصولات خود انتخاب کرده اید از شما سپاس گزاریم"با تشکر"
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 54 |
مقاله بررسی جنبش های دانشجویی و ارتباط آنها با نیروهای سیاسی در 54 صفحه ورد قابل ویرایش
روشنفکران:
مؤثرترین قشر بر ایدهها و گرایشات دانشجویان، روشنفکران میباشند. به عبارت بهتر یکی از گروههایی که همواره هدف گروههای روشنفکری قرار گرفتهاند دانشجویان میباشند.
در دوران دهه 1320 روشنفکران خصائص رادیکال پیدا میکنند و مبارزات ضد استعماری اوج میگیرد. در این دهه به دلیل امکان فعالیتهای باز سیاسی دانشجویان ایرانی به احزاب سیاسی و روشنفکران ملی و چپ (جبهه ملی و حزب توده) گرایش دارند.
پس از کودتای 28 مرداد به دلیل مدرنیسم آمرانه پهلوی، روشنفکران ایرانی به سوی فرهنگ ضد تجدد گام بر میدارند و در دهه 40 و 50 این مبارزات به اوج خود میرسد.
طیف ملی گرایان به دلیل مطرح شدن به عنوان ایدئولوژی رسمی شاهنشاهی و طیف چپ به دلیل اینکه تجلی فرهنگ ما دیگرایانه است، در میان دانشجویان و مردم مورد استقبال قرار نمیگیرد. در عوض گرایش دینی شدید در میان دانشجویان و نقش شریعتی در پل زدن بین دانشجویان و توده مردم، زمینه را برای افزایش نفوذ اندیشههای مذهبی فراهم میکند.
دورة پیش از انقلاب، جامعه روشنفکری ایران، تنها مانع برای تولیدات فکری و فرهنگی خود را دخالت دولت محدود بودن آزادی میدانستند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی جریان روشنفکری به طور دهه جانبه در روند انقلاب اسلامی وارد شد و به نوعی دهه 1360 ادامه همان گرایشهای دهه 1350 است.
گرایش مسلط در آغاز انقلاب، اندیشههای شریعتی است. حتی بسیاری از روحانیون در این دوره تلاش میکنند اندیشههای خود را با وامگیری از زبان و مفاهیم ساخته و پرداخته شریعتی ارائه دهند. اما، پس از حدود دو سال، با تحکیم پایگاه روحانیت در ساختار قدرت سیاسی، اندیشه شریعتی به تدریج توسط روحانیت سنتی کنار زده میشود.
در این مقطع اندیشه رضا داوری که نشانه استمرار گفتمان رادیکالی انقلاب اسلامی است بازسازی مذهب سنتی را با خود به همراه دارد. در واقع اندیشههای داوری همزمان با عملیات وسیع اسلامی سازی در اوایل دهه 1360 آغاز میشود و بازتاب این اندیشههای اسلامی سازی در انقلاب فرهنگی و تعطیلی دو نیم سال دانشگاهها به وضوح دیده میشود. دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز ادامه منطقی همان اندیشههاست.
پایان جنگ و تغییرات ساختاری در سه عرصه بینالمللی منطقهای و داخلی باعث تجدید نظر و بازسازی دیدگاهها و اندیشهها گردد و در این مقطع شاهد ظهور نسل جدید با دیدگاههای نوین هستیم. در این دوران دیدگاههای دکتر سروش به بسیاری از مطالبات اجتماعی و سیاسی جوانان و دانشجویان پاسخ میدهد. تاکید ایشان بر عقلانیت، جامعه مدنی و گفتگو با غرب، نشانههای گست از گفتمان انقلاب اسلامی است.
در اواخر دهه دوم انقلاب، نشانههایی از افول نظریات داوری و سروش آشکار میگردد. و با احیاء و بارسازی اندیشههای شریعتی فصل جدید در تاریخ روشنفکری آغاز میشود.105
بنابراین در آغاز انقلاب شریعتی در میان دانشجویان مسلمان هوادارانی دارد اما به تدریج دیدگاههای سنت گرایی و اقتدارگرایی دینی جایی برای این تفکر نمیگذارند.
دانشجویان در طی دوران جنگ بطور صادقانه در خدمت نظام قرار میگیرند و در این مقطع تاکید بر غرب ستیزی و عدالت خواهی مهمترین شعار آنهاست. پس از پایان جنگ دانشجویان و روشنفکرانی که تجربه انقلاب و جنگ داشتند به جای نگاه بیرون و موضعگیری ستایش آمیز یا خشم آلود علیه آن، به یک نگاه درون چشم میاندازند.
در دهه 1370 دانشجویان به همراه روشنفکران (بویژه روشنفکران دینی) به توسعه سیاسی، دموکراسی حقوق شهروند و مدنی و آزادی و… روی میآورند.
روحانیون:
در دو دهة 1360و 1350 یک ارتباط دو طرفه میان روحانیون و دانشجویان وجود داشت. در دهه 1360 روحانی برای دانشجویان مسلمان با ارزش شناخته میشد. در همین دهه بحث وحدت حوزه و دانشگاه مطرح میشود. اما به تدریج روحانیون با مسلط شدن بر اوضاع و در دست گرفتن حاکمیت نیازی به ارتباط دو طرفه با دانشجویان نمیدیدند و بیشتر رابطه یک طرف و میرد و مرادی مطرح میشود.
اما دانشجویان هم مرید محض نشدند و پیروی را مشروط و مقید میدانستند بطوری که در انتخابات دوره دوم، سوم و چهارم مجلس این اختلافات خود را نشان میدهند.
در انتخابات شاهد نزدیکی بخشی از روحانیون (روحانیون مبارز) به دانشجویان هستیم در حالی که بخشی از روحانیون (روحانیت مبارز) بیشتر رابطه مراد و مریدی با دانشجویان برقرار میکردند و همین سبب دوری دانشجویان از این بخش از روحانیون گردید.106
در مجموع دانشجویان با روحانیونی که در نقش هم پیمانان سیاسی آنها ظاهر میشدند، بیشترین ارتباط را داشتند. روابط بین آنها تا حدودیدو طرفه بود (انجمنهای اسلامی و روحانیون مبارز) اما روحانیانی که بیشتر با زبان قدرت با دانجشویان سخن میگفتند (روحانیت مبارز) در میان دانشجویان مسلمان طرفدار نداشتند و حتی شاهد برخوردهای دانشجویان مسلمان انجمنهای اسلامی با روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه در صحنههای مختلف سیاسی (بویژه انتخابات) هستیم.
جناحها و نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی تا 1376:
در جامعه ایران تشکلهای سیاسی و خوبی سازمان یافته آن چنان که در جوامع اروپایی یا سایر جوامع دموکراتیک ملاحظه میگردد، حضور ندارند. با وجود این، دوگانگی راست و چپ در دنیای امروز جنبه جهانشمول دارد و در همه جوامع به اشکال مختلف خودنمایی میکند.
در ایران هر دو جریان به گرایش کلیتر یعنی به جریان تجدد تعلق دارند. به لحاظ فرهنگی اگر به دو حوزه فرهنگی مجزا منجر نشوند حداقل از نظر فرهنگی – سیاسی کاملاً متفاوت هستند.
پیدایش این دو جریان به سالهای انقلاب مشروطیت بر میگردد. در مجلس دوم این دو جریان در قالب دو حزب (دموکرات عامیون با گرایشهای چپ و حزب اجتماعیون اعتدالیون) با گرایش ملایمتر و محافظه کار (نه) تجلی یافتند.
پس از انقلاب مشروطه تحت تاثیر احزاب کمونیست اروپا و روسیه، در ایران نیز حزب سوسیالیست از استحاله حزب دموکرات بوجود آمد.
طیف راست در واکنش به جریان چپ تولد یافت و عمدتاً در قالب ملی گرایی پا به عرصه گذاشت. البته جریان راست به ملی گرایی ختم نمیشود بلکه طیفی از جریان مذهبی و گروههای اجتماعی و اقتصادی مثل بازاریان را نیز شامل میشود.107
همانطور که اشاره شد هر چند تشکلهای سیاسی و حزبی ایران در مقایسه با احزاب جوامع دموکراتیک غرب بسیار متفاوتند. اما علیرغم فقدان احزاب سیاسی (به معنای خاص آن که در جوامع دموکراتیک اروپایی وجود دارد)، گروهها و تشکلهایی به مرور زمان و بویژه پسی از سال 1361 به تدریج شکل گرفته و هویت یافتهاند که به نظر برخی از کارشناسان مسائل سیاسی، کارکرد احزاب را دارا هستند و به عبارتی حالتی از شبه حزب از کارشناسان میدهند. این گروهها را عمدتاً در دو جناح راست و چپ طبقهبندی کردهاند که به لحاظ محتوایی با احزاب سیاسی (چپ و راست) اروپایی متفاوتند.
به نظر دکتر حسین بشیر به چهار بلوک از احزاب سیاسی در سالهای پس از پیروزی انقلاب پدیدار شدند: 1- احزاب و گروههای سکیولاریست و لیبرال طبقه متوسط جدید (نهضت آزادی، گروه جنبش، حزب جمهوریخواه خلق مسلمان و…
2- احزاب غیر لیبرال و بنیادگرای متعلق به روحانیت سیاسی (حزب جمهوری اسلامی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران)
3- گروههای اسلام گرای رادیکال متعلق به بخشی از طبقه روشنفکران (سازمان مجاهدین خلق، جنبش مسلمانان مبارز و…)
4- احزاب هوادار سوسیالیسم108 (سازمان فداییان خلق، سازمان پیکار، سازمان طوفان …) نهضت آزادی سمبل جناح لیبرال محسوب میشود. این نهضت با فضای باز سیاسی سال 1339 و به دنبال آن در اردیبهشت 1340 تاسیس شد.
با تحولات 15 خرداد این نهضت به سمت مبارزه مسلحانه رفت و در سال 1344 سازمان مجاهدین خلق از دل آن بوجود آمد. در دهه 1350 با نهضت روحانیون هماهنگ شد و در زمان انقلاب و بعد از آن تا برکناری و عزل بنی صدر نفوذ فراوانی داشت (در کابینه موقت 60% وزراء به این نهضت تعلق داشت)109
2- احزاب و نیروهای سیاسی سالهای 62-1359 و ارتباط آنها با جنبش دانشجویی:
سالهای 62-1359 شامل دولت بنیصدر (هر چند بنیصدر در طیف لیبرال جای میگرفت ولی اکثریت اعضای کابینه وی از نیروهای انقلابی و بدون گرایش به راست یا چپ بودند)، دولت شهید رجایی با گرایش چپ مذهبی، تشکیل دولت موقت مهدوی کنی (جناح چپ و راست هر دو در کابینه حضور دارند)، و در نهایت اوایل دولت مهندس میرحسین موسوی با گرایش چپ ذهبی میشد.
در این مقطع حزب جمهوری اسلامی نقش حزب واحد مسلط را ایفا کرد و به مشارکت تودهای و بسیج عمومی از طریق تشکلات خود در سراسر کشور پرداخت. در اولین انتخابات ریاست جمهوری، به دلیل منع روحانیون از نامزد شدن در انتخابات، نتوانستند ریاست جمهوری را به دست آوردند اما پس از عزل بنیصدر منصب ریاست جمهوری را تصرف کردند. این حزب در اولین انتخابات مجلس با ائتلاف با گروههای اسلامگرای دیگر مانند جامعه روحانیت و فدائیان اسلام اکثریت مجلس را در دست داشت. همین اکثریت پارلمانی با اقدامات و انتصابات رئیس جمهوری (بنیصدر) به مخالفت برخاست و سرانجام محمد علی رجایی را به رغم تمایل رئیس جمهوری به نخست وزیری گماشت و بالاخره پساز حکم رهبر انقلاب، بنیصدر را برای تصدی منصب ریاست جمهوری ناصالح شناخت. از این زمان به بعد ضدیت گروههای اسلامگرا با لیبرالیسم شدت بیسابقهای پیدا کرد.8
بنابراین پس از این، با تسلط گروههای اسلامگرا موج تازهای از پوپولیسم و رادیکالیسم ایدئولوژیک به عنوان پشتوانة بسیج تودهای ظاهر شد.
شکلگیری جناج چپ و راست را در واقع باید از این زمان یعنی بعد از عزل بنیصدر و تشکیل دولت باهنر و رجایی جستجو کرد.
اصولاً امام با تفرقه نیروهای انقلابی مخالف بود به همین جهت قبل از انقلاب دستور تشکیل حزب الله را صادر نمودند و پس از پیروزی انقلاب، حزب جمهوری اسلامی تاسیس شد. تا از تفرقه نیروهای انقلابی جلوگیری شود اما این استراتژی نتوانست از اختلافات جلوگیری کند و بروز اختلافات در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب جمهوری اسلامی باعث ظهور چپ و راست گردید.
در مجموع در این مقطع طیف چپ سنتی که از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز برخاسته بود پس از عزل و برکناری بنیصدر حضوری فعال در صحنه سیاسی کشور داشت.
این گروه با روی کار آمدن دولتهای رجایی و باهنر به سرعت دست به قبضه قدرت زدند و با تشکیل کابینه میرحسین موسوی، نمود کامل تفکر چپ سنتی در این کابینه مشاهده میشود.
طیف چپ سنتی در مجالس اول، دوم و سوم اکثریت را داشت و تا سال 1368 قوه قضائیه و مجرئیه را نیز در دست گرفت.
جامعه روحانیت در زمان بنیصدر، در دولتهای باهنر، رجایی و میرحسین موسوی در اقلیت بودند اما در شورای انقلاب، اغلب اعضای شورای مرکزی آن، عضو بودند.
بنابراین در این مقطع با عزل بنیصدر، دوره حاکمیت رسمی حزب الله آغاز شد و لیبرالها در موضع اقلیت قرار میگیرند.
در این دوره اکثریت قاطع مجلس قانونگذاری، شورای نگهبان، شورای عالی قضائی و هیئت دولت در اختیار پیروان خط امام بود.
در دانشگاه هم با انقلاب فرهنگی بخشی از جنبش علیه بخش دیگر آن وارد عمل شد و به عبارت دیگر فعال بودن زیاده از حد سازمانهای سیاسی در درون دانشگاه بهانهای شد برای شروع انقلاب فرهنگی.
پس از اشغال سفارت آمریکا و وقوع انقلاب فرهنگی، جنبش دانشجویی کاملاً وابسته به هیئت حاکم شد و در واقع پس از انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاهها با اخراج گروهی از دانشجویان و استادان، سعی شد دانشجویان بازگشته به دانشگاهها یا همسویی فکری و فرهنگی با گردانندگان نظام داشته باشند یا چنان از مسائل سیاسی و اجتماعی سرخورده باشند که به چیزی جز اتمام تحصیل نیاندیشند.
دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 63 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 93 |
مقاله بررسی حافظه و انواع آن در 93 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
حافظه ?
انواع حافظه ?
جنبه های مختلف حافظه ?
?- توجه یا فراگیری ?
?- حفظ ?
روشهای اندازه گیری حفظ ?
(?) روش اندازه گیری حدود حفظ ?
(?) روش یادگیری مجدد ??
(?) اندازه گیری حفظ از راه تشخیص ??
(?) اندازه گیری حفظ از طریق تولید مجدد ??
(?) یادآوری اموری که با هم درک شده اند ??
?- یادآوری (Recall) 11
4- تشخیص ??
فراموشی (Forgetting) 15
دخالت (Interference) 16
عقب راندن (Repression) 18
عوامل موثر در حافظه ??
?- محرک ??
?- با معنی بودن ??
?- کل و جزء ??
?- نقل ??
?- اجرای تمرین در وقت غیرمتمرکز یا پراکنده ??
?- سرعت یادگیری ??
?- زمینه عاطفی ??
حافظه ??
شناخت حافظه ??
حافظه در تشبیه ??
الفـ حافظه و عضله ??
ب- حافظه و انبار ??
ج- حافظه و پول ??
د- سیستم ??
مبانی و شیوه های تقویت حافظه ??
انواع حافظه ??
نظام یادگیری ??
حافظه در روانشناسی اثر هاری لورین ترجمه مشفق همدانی ??
فصل اول ??
روح خلاقه فطری است ??
استعداد خلاقه خود را پرورش دهید ??
فعالیت خلاقه، نیروی هوش خلاقه را پرورش می دهد ??
آیا میل دارید عادات را ریشه کن کنید؟ ??
تمرکز فکری رمز موفقیت است ??
یادآوری نام ها بدون استفاده از خاطره صورت ??
چگونه می توان به وسیله صورت نام را به یاد آورد؟ ??
پیش بینی بی مورد نکنید ??
دلهره های روانه را چگونه باید تلقی کرد؟ ??
برای دیگران درد دل کنید ??
دیگر از چه چیزهایی دلهره دارید؟ ??
بخش اول
حافظه
حافظه شامل آن دسته از فعالیتهایی است که بصورت حفظ، یادآوری، تشخیص و انجام آنچه در گذشته آموخته شده است ظاهر می گردد. بعضی حافظه را یکی از اشکال یادگیری می دانند. دسته ای آنرا نتیجه و دلیل یادگیری فرض می کنند. پاره ای از روانشناسان حافظه را فعالیتی می دانند که در عین ارتباط با یادگیری جدا از آن نیست.
به نظر این دسته فرد ابتدا باید چیزی را یاد بگیرد، آنگاه آنرا حفظ کند و در موقع معین بخاطر آورد و بالاخره تشخیص دهد که این امر را در گذشته آموخته است. حافظه از یادگیری جدا نیست و از جهتی عین یادگیری می باشد. خصوصیت عمده حافظه حفظ و نگهداری است. یادآوری، تشخیص و اجرا، آثار و نتایج حفظ می باشند. آنچه درباره یادگیری گفته می شود در مورد حفظ نیز قابل بحث می باشد روی این اصل نمیتوان این دو جنبه از فعالیت ذهن را جدا از هم فرض نمود.
چنانچه در مورد یادگیری بیان نمودیم ثورندایک و پیروان او یادگیری را نتیجه ارتباطات عصبی می دانند و اصل تمرین و تکرار را پایه و اساس این جریان قرار می دهند.
بعضی از روانشناسان حفظ را نیز نتیجه برقراری ارتباطات عصبی فرض می کنند و تحقق آنرا نتیجه تمرین و تکرار می دانند. بنظر این عده یادگیری و حفظ یک جریان است. همانطور که دیدیم تمرین و تکرار شرط اساسی یادگیری نیست. ممکن است امری را یکمرتبه انجام داد یا مطالعه کرد و آنرا یاد گرفت و بدون تکرار و تمرین بعد از زمان طولانی آنرا بخاطر آورد و دوباره انجام داد. با اینکه در جریان حفظ و یادگیری دستگاه عصبی دخالت کامل دارند و وقتی پوشش مغزی دچار لطمه و آسیب شود عمل یادگیری و حفظ را م ختل میسازد معذلک نمیتوان تغییرات عصبی را پایه و اساس حفظ و یادگیری قرار داد.
آن دسته از روانشناسان که پایه و اساس یادگیری را تداعی معانی یا برقراری عکس العمل مشروط می دانند حفظ را نیز نتیجه همین جریان فرض می کنند. به نظر ایندسته مشابهت و مجاورت، اساس حفظ را تشکیل می دهند. یادآوری و تشخیص نیز در اثر تداعی واحد بدون اراده یا از طریق ایجاد نداعیهای متعدد و با دخالت اراده انجام میشود.
پیروان گشتالیت عقیده دارند وقتی در جریان یادگیری کل موقعیت و کل موضوع مورد توجه شخص یادگیرنده باشد جریان یادگیری و حفظ به نحو کامل انجام میشود.
چنانچه خواهیم دید عوامل مؤثر در یادگیری در جریان حفظ و یادآوری نیز تأثیر دارند. خلاصه آنچه سبب یادگیری میشود در حفظ و یادآوری نیز تأثیر دارد روی همین زمینه این دو جریان از هم جدا نیستند.
انواع حافظه
Garrett مؤلف کتاب روانشناسی عمومی دو نوع حافظه را مورد بحث قرار می دهد:
1- حافظه زبانی Verbal که حفظ و یادآوری نامها و تاریخها و مانند اینها را انجام میدهد.
2- حافظه عضلانی یا عملی که طرز کار و روش انجام امری را که در گذشته فرد آموخته است حفظ می نماید؛ مثلا طرز ماشین نویسی، رانندگی ، شنا که فرد در گذشته آموخته و بعداز مدتی متار که دوباره انجام میدهد. در هر دو مورد فرد عکس العملهایی را که در گذشته آموخته است دوباره به وجود می آورد.
Sperling مؤلف کتاب روانشناسی ساده شده آنچه را که مربوط به طرز کار و روش انجام امری است به عادت ارتباط می دهد و حفظ و یادآوری اینگونه امور را نتیجه تشکیل عادت تلقی می کند به نظر او کار حافظه کسب و حفظ کلمات، علامتها و تجربیاتی است که فرد از روی آگاهی تحصیل می نماید.
خلاصه، او امور زبانی را به حافظه نسبت می دهد و امور غیرزبانی را مربوط به عادت میداند. امور زبانی مثل بیان امری که در گذشته رخ داده است از امور غیرزیانی یا از مهارتهای بدنی جدا نیست چنانچه شهادت درباره امری مستلزم سخن گفتن یا نوشتن است. به همین طریق امور و فعالیتهای غیرزبانی مثل رانندگی، ماشین نویسی از فعالیتهای زبانی که غالباً بصورت درک مفاهیم و بیان آنها نیز ظاهر میگردد مجزا نیست.
عادات شامل اعمال قابل مشاهده مثل لباس پوشیدن، رانندگی، ماشین نویسی و اعمال غیرقابل مشاهده از قبیل با خود صحبت کردن در موقع مطالعه و انجام اعمال اصلی حساب در ذهن نیز می شود.
جنبه های مختلف حافظه
برای حافظه مراحل مختلف یا جنبه های گوناگون ذکر کرده اند:
Garrett چهار جنبه برای حافظه بیان می نماید:
(1) توجه Fixation که آنرا به تحصیل و کسب Acquisition نیز تعبیر می نماید (2) حفظ Retention (3) یادآوری Recall و (4) تشخیص Recognition.
بعضی پنج جنبه برای حافظه ذکر می نمایند: (1) فراگیری یا کسب (2) تشخیص (3) یادآوری (4) تولید مجدد Reproduction و (5) اجرا Performance.
1- توجه یا فراگیری
برای اینکه امری رد خاطر باقی بماند ابتدا فرد باید آنرا فرا گیرد. حفظ مهارتها یا عادات، تمایلات و ادراکات مستلزم فراگرفتن آنهاست.
افرادی که نمی توانند دقت یا توجه خود را به امر خاصی معطوف دارند، در کسب و فراگرفتن آن امر دچار اشکال می شوند. معمولا بیماران روانی نمی توانند امر معینی را مورد توجه قرار دهند.
پیرمردها نیز در جریان توجه یا دقت با اشکال روبرو هستند. بعضی این امر را نتیجه پژمردگی بافتهای مغز یا از دست رفتن خاصیت ارتجاعی مراکز عصبی می دانند ولی اشخاصی هستند که در دوران کهولت نیز به آسانی امور را فرا می گیرند در هر حال تمایلات ا شخاص پیر واشتغالات ذهنی آنها ممکن است در انصراف ذهن ایشان از شیء معین م ؤثر باشد. بچه ها نیز در اثر کم حوصلگی یا بواسطه تمایلات متنوع کمتر دقت و توجه خود را روی امر خاصی متمرکز می سازند.
معمولا افراد در مقابل محرکهای مختلف قرار دارند. وقتی محرک خاصی روی فرد اثر می گذارد که توجه او را به خود جلب کند و محرکهای دیگر را از نظر او دور بدارد. تعدد محرکها مانع جلب توجه فرد به هر یک از آنها می شود. در شرایط خاصی فرد نمی تواند وقت خود را به طرف امر معینی معطوف دارد.
افرادی که دچار هیجانات شدید میشوند در این حالت نمی توانند شیء معینی را مورد توجه قرار دهند و در موقع دوا خوردن یا نوشیدن مشروبات الکلی غالباً دچار اینوضع میشوند.
اشخاص الکلی از درک امور جدید عاجز هستند و گاهی تمایل به دروغ گفتن و مبالغه کردن، در تضعیف حافظه آنها تأثیر دارد. ضرباتیکه در اثر حوادث و صدمات به مغز وارد میآید فرد را از درک واقعه یا آنچه قبل از آن یا بعد از آن بلافاصله اتفاق می افتد بازمیدارد.
2- حفظ :
حفظ چنانچه گفته شد اساس حافظه را تشکیل می دهد. بعضی حفظ را عین یادگیری می دانند و عقیده دارند آنچه را که فرد می آموزد حفظ می کند بنابراین مهارتها، تجربیات حسی و آنچه را که فرد از خواندن یا در اثر تعلیمات دیگران فرا می گیرد همه حفظ و نگاهداری می شوند و اثر آنها در ذهن باقی می ماند. خاطراتی که خود به خود به قسمت روشن ذهن بر می گردد، آنچه را که فرد در اثر هیبنوتیسم به خاطر می آورد و اینکه در یادگیری مجدد امری وقت کمتری صرف می کند همه دلیل بر باقیماندن آثار اموری است که قبلا فرد آموخته و در ذهن او جایگزین شده است.
شناخت حافظه
در تعریفی از حافظه، می توان آن را دستگاهی دانست که بوسیله آن نگهداری و بازیابی مطالب صورت می گیرد. پس حافظه دو عمل به خاطر سپاری نکات حال و به خاطر آوری نکات گذشته را به عهده دارد. نکات حال مطالبی را شامل می شود که هم اینک با آن روبرو هستیم و آگاهانه و یا ناآگاهانه در حافظه نقش می بندد. نکات گذشته در برگیرنده مطالبی است که در حافظه نقش بسته اند و در صدد بازیابی آگاهانه آن بر آمده ایم و یا ناخود آگاهانه به ذهن تداعی و متبادر می گرد و ممکن است چند ثانیه و یا چندین سال از زمان نخستین حضور آن در حافظه، سپری شده باشد.
آنچه درباره جایگاه حافظه می توان با قاطعیت بیان داشت، این است که ستاد عملیاتی حافظه در مغز قرار دارد، اما نظر قاطعی مبنی بر آن که بخش خاصی از مغز را به عنوان جایگاه حافظه قلمداد کنیم، ارائه نشده است و تحقیقات درباره آن و دنیای شگرف و پیچیده مغز همچنان ادامه دارد.
سیر تاریخی درباره جایگاه حافظه طی قرون از دل ( قلب) آغاز و به مغز ختم می شود. هر یک از نظریات درباره مغز تحت عنوان جایگاه حافظه، بخشی خاص از آن را جایگاه حافظه قلمداد می کرد، اما بررسی ها نشان داد که با برداشته شدن آن بخش از مغز، حافظه همچنان پایدار می ماند، پسی چنین نتیجه شد که حافظه در تمامی بخشهای مغز پراکنده است. در مقایسه ای که میان مغز موجودات مختلف و بویژه انسانها صورت گرفت، تفاوت مغزها در سطوح آنها آشکار گردید. این بررسی ها نشان داد مغزهایی که سطوح پیچیده تر و شیارهای بیشتر و عمیقتری دارند، به کسانی تعلق دارد که از اطلاعات بیشتری برخوردارد می باشند. پس می توان گفت از آنجا که شکل سطوح مغز، ارتباط با میزان اطلاعات و دانش فرد دارد و کسب اطلاعات بیشتر به تغییر شکل مغز- هر چند نامحسوس- می انجامد، که سرانجام مغزی پدید می آید که متفاوت از مغز انسانهای کم دانش است، سطح مغز جایگاه حافظه تواند بود. بیان این نکته ضروری است که اطلاعات، منحصر به دانش و اطلاعات حاصل شده از طریق مطالعه و تحصیل و تحقیق نمی باشد و هرگونه اطلاعاتی که از طریق حواس پنجگانه کسب گردد، در حافظه تأثیر می گذارد و ثبت می گردد، اما میزان اثر گذاری آنها متفاوت است. میزان و چگونگی استفاده از اطلاعات، عامل دیگری است که تفاوت در تأثیر گذاری بر حافظه و شکل سطح مغز را موجب می شود.
حافظه در تشبیه
برای درک چگونگی کارکرد حافظه و یافتن شیوه هایی که تقویت حافظه و افزایش بازدهی را به همراه داشته باشد، به کشف کارکرد حافظه از طریق مقایسه و تشبیه آن با عناصر و عواملی که دارای وجوه مشترک با حافظه می باشند، می پردازیم. بر مبنای این مطالعه تطبیقی، مبانی و نظامهای تقویت حافظه، ارائه و تدوین می گردد.
الفـ حافظه و عضله
وجه تشبیه حافظه و عضله، تشابه در نیتجه اعمالی است که ورزیدگی و تقویت حافظه و عضله را درپی دارد. تقویت و ورزیدگی عضلات و اعضای بدن، در گروی به کارگیری بیشتر آنهاست، هرچه فعالیت یدی انسان بیشتر شود و عضلات و ماهیچه ها بیشتر به کار گرفته شود، ورزیده تر و پیچیده تر می گردد. این ارتباط مستقیم، در مورد حافظه نیز صادق است بدین معنا که هر چه حافظه بیشتر به کار گرفته شود، قوی تر و ورزیده تر می گردد. مبنای فعالیت بیشتر عضلات و ورزیدگی آنها، در حرکت است و مبنای به کارگیری بیشتر حافظه و تقویت آن، افزایش داد و ستد اطلاعات است. هر گونه اطلاعاتی که از طریق حواس پنجگانه کسب و در حافظه به منظور بازیابی و استفاده های بعدی، ثبت گردد، در این داد و ستد اطلاعات با حافظه نقش دارد و هر چه اطلاعات دقیق تر و جزیی تر باشد، اثر گذاری آن در راستای تقویت حافظه بیشتر است، چه دقت برای کشف روابط میان مفاهیم و طبقه بندی آنها، و همچنین تشدید دقت بر اثر افزایش تمرکز حواس منتج از دقت، به فعال شدن مغز و بویژه نیمکره راست می انجامد که به معنای افزایش یادگیری و بازدهی است و با توجه به آنکه از جمله معیارهای یادگیری، به خاطر سپاری کامل مطالب و به خاطر آوری ( بازیابی) آن می باشد، می توان گفت افزایش فعالیت مغز موجب تقویت حافظه و آمادگی بیشتر آن می گردد. همانگونه که اطلاعات دقیق تر و جزیی تر، تأثیر ملموس تر و برجسته تری را بر حافظه دارد، عضله نیز با رعایت برخی اصول و اجرای شیوه های خاص پرورش اندام، ورزیده تر می گردد.
پس در مقام تشبیه حافظه به عضله می توان گفت: هر گاه درصدد انتقال اطلاعات به حافظه برای بازیابی آن برآییم، گامی در جهت تقویت حافظه برداشته ایم، به همانگونه که حرکت بیشتر به ورزیدگی و تقویت عضله می انجامد.
ب- حافظه و انبار
تشبیه حافظه به انبار بر مبنای ویژگی ذخیره سازی در انبار و حافظه است. همانگونه که مواد و قطعات مورد نیاز برای استفاده های بعدی در انبار ذخیره می شود، حافظه نیز به ذخیره سازی اطلاعات برای استفاده در مواقع مورد لزوم می پردازد. در این ذخیره سازی دو اصل مد نظر می باشد که عدم رعایت آن اصول، امر ذخیره سازی و استفاده از مواد ذخیره شده را با اشکال مواجه می سازد و گاه به کلی امکان بهره برداری از آن منابع را سلب می کند. آن دو اصل عبارتند از:
1- نظم و طبقه بندی
2- شرایط و فضای مناسب
تردیدی در این امر نیست که بدون طبقه بندی مواد ذخیره شده و جای دادن هر مورد در جای خویش، امکان استفاده مطلوب و بهینه از انبار و مواد ذخیره شده در آن فراهم نخواهد بود. به طور مثال می توان چند کتاب را بدون رعایت اصول طبقه بندی و نظم، به هر ترتیبی در گوشه ای جای دارد، اما با افزایش تعداد کتابها نمی توا اصل نظم و طبقه بندی را نادیده گرفت و در موقع لزوم و در هر بار به جستجوی میان کتابها برای یافتن کتاب مورد نظر پرداخت. همچنین نمی توان در انبار یک کارخانه کوچک یا بزرگ، که هزاران قطعه در انواع مختلف نگهداری می شود، اصل نظم و طبقه بندی را نادیده گرفت. در انبارهای مدرن برخی کارخانه ها، که از ابزار پیشرفته و رایانه برای جای دهی و جابجایی قطعات سود جسته می شود، قطعات با چنان نظمی طبقه بندی و در جای خود قرار داده شده است که رباط ها با دریافت فرمان، با عبور از ریلها ویا نقاله ها، به برداشتن قطعه مورد نظر و تحویل آن در نقطه فرمان داده شده، می پردازد. عدم رعایت اصل نظم و طبقه بندی منجر به اتلاف منابع و صرف زمان و امکانات بیهوده می گردد که با کاهش شدید بازدهی، به مقابله با بهره وری- به دلیل عدم تناسب محصول و هزینه- پرداخته می شود. بر مبنای تشابه حافظه و انبار در ذخیره سازی، و لزوم اجرای اصل نظم و طبقه بندی در انبار، می توان به استخراج این اصل پرداخت که شرط ذخیره سازی اطسلاعات در حافظه برای بهره برداری بهینه در مواقع مورد نیاز، طبقه بندی اطلاعات و ذخیره سازی آن توام با نظم است و چنانچه اصل نظم و طبقه بندی اطلاعات رعایت شود، امکان بازیابی بهینه از اطلاعات ذخیره شده فراهم خواهد بود. طبقه بندی، شکلی از برجسته سازی است، چه موارد به گونه ای نمایان و برجسته در معرض دید قرار می گیرد و در هنگام بازیابی، با به یاد آوردن نقاط برجسته که بیانگر طبقه های مختلف مطالب است، بازیابی تمامی مطالب هرطبقه صورت می گیرد. بازیابی اطلاعات که در پی به خاطر سپاری آن حاصل می شود، به معنای داد و ستد اطلاعات می باشد که تقویت حافظه را به دنبال خواهد داشت. پس:
اصل دوم در ذخیره سازی در انبار، فراهم آوردن شرایط و زمینه و فضای مناسب برای دخیره سازی است. به طور مثال چنانچه به ذخیره سازی میوه در سردخانه می پردازیم، می بایست درجه برودت سردخانه را در حد مطلوب برای نگهداری میوه ها برسانیم و فضایی مطبوع و به دور از هر گونه آلودگی را برای ذخیره سازی فراهم آوریم و یا از افزایش رطوبت بیش از حد استاندارد در انبارهایی که نگهداری قطعات الکترونیکی و فولادی در آن صورت می گیرد، جلوگیری به عمل آوریم. در چنین شرایطی امکان بهره برداری از انبار مطابق با انتظاری که از انبار وجود دارد، فراهم خواهد گردید.
بر مبنای اصل تشابه حافظه و انبار، اصل فراهم آوردن شرایط و زمینه مناسب برای ذخیره سازی اطلاعات در حافظه نیز لازم الاجراست. در میان شرایطی که برای مطالعه ارائه گردید، برخی از آن مباحث به اصل شرایط و فضای مناسب برای فعالیت مغز و ذخیره سازی اطلاعات در حافظه ارتباط دارد.
دسته بندی | ساخت و تولید |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
مقاله بررسی جوشکاری با اکسی استیلن در 14 صفحه ورد قابل ویرایش
تعریف جوشکاری
جوشکاری یکی از فرآیندهای فلز کاری است که به وسیله آن فلزات را بهم جوش میدهند. فلزات را تا نقطه ذوب حرارت می دهند تا قسمتهای ذوب شده بهم متصل شوند.
روشهای مختلف جوشکاری و برشکاری
معمول ترین انواع جوشکاری: جوشکاری با گاز، جوشکاری با برق، جوشکاری با برق و گاز و جوشکاری مقاومتی است. اقسام دیگر آن جوشکاری با هیدروژن اتمی، جوشکاری با ترمیت، جوشکاری سرد، جوشکاری با ماوراء صوت، جوشکاری با اشعه الکترون، جوشکاری با لیزر و جوشکاری با پلاسما است.
دو نوع معمول برش، برش با گاز و برش با برق است. در اینجا جوشکاری با استیلن را شرح می دهیم زیرا:
1. اصول جوشکاری با استیلن که شامل اصول مهم انواع دیگر جوشکاری نیز هست.
2. جوشکاری بااستیلن معمولترین جوشکاری دستی است، آهسته تر انجام می شود و تنظیم آن ساده تر از اقسام دیگر است.
جوشکاری با گاز
یکی از معمولترین اقسام جوشکاری استفاده از گاز برای تولید حرارت است. در اینجا از احتراق گاز در مجاورت اکسیژن هوا استفاده می شود. در مورد استفاده از اکسیژن می توان از اکسیژن کپسول و یا از اکسیژن هوا استفاده نمود. در این روش اکسیژن به سه طریق ممکن است با گاز ترکیب شود.
1. از هوای اطراف که:
الف. در آن درجه حرارت پایین است.
ب. کار کاملاً تمیز نیست.
ج. خود مقدار حرارت هم کم است.
2. هوا از سوراخهای مشعل وارد آن شده که:
الف. در آن درجه حرارت بالاتر است.
ب. کار تمیزتر از روش اول است.
ج. خود مقدار حرارت بیشتر است.
3. اکسیژن کپسول با فشار وارد گاز قبل از احتراق می شود که:
الف. درجه حرارت بسیار بالاتر است.
ب. خیلی تمیز است.
ج. بیشترین مقدار حرارت را پس می دهد.
شعله های جوشکاری
جوشکاری با گاز هنر اتصال فلزات مختلف بهم است و با آن سطوح مجاور را ذوب نموده و بهم میچسبانند.
یک شعله متمرکز خیلی شدید در نقطه ای روی فلز وارد می کنیم تا ذوب شده و حوضچه مایع درست شود. دو قسمت مایع بهم متصل شده، کنار دو قطعه بهم وصل میشود. این عمل باید طوری انجام شود که دو فلز صدمه نبینند.
شعله جوشکاری باید دارای خواص زیر باشد:
الف. درجه حرارت شعله باید باندازه کافی بالا باشد تا فلز ذوب شود.
ب. مقدار حرارتیکه تلف می شود توسط شعله تامین می گردد.
ج. شعله نباید فلز را بسوزاند (آنرا اکسیده کند).
د. شعله نباید ناخالصی هائی روی فلز رسوب دهد.
هـ. شعله نباید فلز را با دوده بپوشاند.
و. شعله نباید تولید گازهای مسموم نماید.
مقدار حرارت تولید شده با تنظیم حجم گاز مصرف شده، تعیین می شود. برای اینکه حرارت بیشتری تولید شود سوراخ سر مشعل را گشادتر و فشار گاز را بیشتر انتخاب می کنیم. در نتیجه گاز بیشتری از سوراخ خارج خواهد شد. هرچند اگر از سر مشعل بزرگتر یا کوچکتر استفاده کنیم، درجه حرارت تغییر نخواهد کرد.
باید خاطر نشان کرد که مقدار حرارت تولید شده و در نتیجه ضخامت فلزی که میخواهیم جوش دهیم به مقدار گاز سوختی در واحد زمان بستگی دارد. پس مقدار حرارت باندازه سوراخ سر مشعل بستگی خواهد داشت.
در صنعت چند نوع جوشکاری و برش کاری با گاز معمول است:
1. استیلن- اکسیژن 2. هیدروژن- اکسیژن 3. گاز طبیعی یا صنعتی- اکسیژن 4. گاز مایع- اکسیژن.
شعله اکسی استیلن
شعله ممکن است دارای اکسیژن زیاد یا کم باشد که خوب نیست و در آن صورت نسبتهای مخلوط دو گاز اکسیژن و استیلن نامناسب است. اگر اکسیژن خیلی زیاد باشد، شعله اکسید کننده و اگر استیلن زیاد مصرف شود، شعله احیا کننده خواهد شد.
شعلهی صحیحی را که به فلز حرارت می دهد و آنرا اکسیده یا احیاء نکند شعله خنثی می نمامند. شعله خنثی وقتی حاصل می شود که نسبت گاز استیلن و اکسیژن متناسب باشد. در شعله خنثی دو گاز با هم ترکیب شده، اکسیژن با کربن و هیدروژن گاز استیلن ممزوج و حرارت لازم تولید می شود. لازم به یادآوری است که گازهای حاصل بی ضرر هستند.
می توان به زبان شیمی چنین نوشت: استیلن+ اکسیژن= گاز کربنیک+ آب+ حرارت
دو گاز تولید شده یعنی گاز کربنیک و بخار آب سمی نیستند.
اکسیژن موجود در هوای اطراف شعله برای تکمیل احتراق مصرف می شود و این بدان معنی است که وقتی در شکاف یا گوشه ها بخواهیم جوشکاری کنیم، بطوریکه هوا نتواند به شعله برسد، اکسیژن بیشتری از کپسول را باید بشعله برسانیم. اگر نسبت مخلوط دو گاز مناسب نباشد فرم ظاهری شعله این اشکال را روشن خواهد کرد. آخر سر نیز، شعله خنثی را از وضع فلز ذوب شده می توان امتحان کرد.
مواد زائد از دو راه وارد شعله جوشکاری می شوند:
الف. ممکن است گازها مواد اضافی داشته باشند.
ب. دستگاه تمیز نباشد.
گاز باید همیشه از کیفیت خوبی برخوردار باشد. خلوص گاز را کارخانه سازنده مشخص کرده و باید در نظر داشت که گرمای شعله استیلن- اکسیژن خنثی به 5600 درجه فارنهایت می رسد. اگر اکسیژن زیادتر باشد درجه حرارت به کمی بالاتر هم ممکن است برسد.
دستگاه جوشکاری اکسی استیلن
قبل از بحث در طرز کار جوشکاری، بهتر است اطلاعاتی درباره دستگاههای جوشکاری پیدا کنیم تا امکانات و حدود کار این دستگاهها مشخص شود.
در اصل، دستگاه جوشکاری اکسی استیلن شامل وسایل زیر است:
یکی منبع تامین دو گاز اکسیژن و استیلن و دستگاهی که در آن، دو گاز بدون خطر با هم مخلوط شده و به مشعل می رسند. در آنجا گازهای مزبور مشتعل شده و درجه حرارت زیادی ایجاد می شود. در اینجا دستگاهی را که بیشتر بکار می رود توضیح میدهیم:
الف. کپسولهای گاز: یکی کپسول اکسیژن و دیگری کپسول استیلن.
ب. تنظیم های فشار و فشارسنج ها: تنظیم فشار اکسیژن و تنظیم فشار استیلن.
ج. لوله اکسیژن و لوله استیلن.
د. مشعل جوشکاری.
معمولاً دو نوع مشعل جوشکاری استیلن و اکسیژن به کار می رود:
1. مشعل از نوع فشار مساوی 2. مشعل از نوع تزریقی در نوع اول همانطور که از اسم آن پیداست گازهای اکسیژن و استیلن هر دو فشاری مساوی یا تقریباً نزدیک بهم دارند. این نوع مشعل ها خیلی بیشتر بکار می روند. در مشعل نوع تزریقی، فشار گاز استیلن نسبتاً کم و فشار اکسیژن خیلی بالاتر است.
تنظیم مشعل
بطور کلی و با استفاده از خصوصیات شعله، مشعل را میتوان با توجه به موارد زیر تنظیم نمود:
1- شعله خنثی
2- شعله احیاء کننده
3- شعله اکسید کننده
بطور کلی شعله مطلوب، شعله خنثی است. اگرچه در جوشکاری آلومینیم، لحیم سخت و برخی عملیات دیگر که امکان اکسیداسیون فلز در داخل جوش وجود دارد، بهرهگیری از شعلهای که کمی حالت احیاء کنندگی داشته باشد، معمول است. با وجود آنکه در بعضی موارد شعله باید کمی احیاء کننده باشد ولی شعله خنثی در همه جا بخوبی مورد استفاده قرار میگیرد، در مدت زمان طولانی بعلت اینکه فشار گازها کمی تغییر میکند مشکل بتوان شعله کاملاً خنثی در دسترس داشت. امکان دارد شعله خنثی کمی اکسید کننده یا احیاء کننده شود. بنابراین برای اینکه شعله اکسید کننده نشود بهتر است کمی احیاء کننده باشد.
در حال جوشکاری ممکن است گاهگاهی مشعل، برگشت سوخت داشته باشد. این انفجار کوچک شعله ممکن است در اثر شرایط مختلفی ایجاد شود که میتوان از آن جلوگیری کرد. علت عمده آن در اثر اشتعال پیشرس گازها است. البته علل دیگری هم ممکن است وجود داشته باشد که عبارتند از:
1- خروج گازها از سوراخ سر مشعل خیلی آهسته بوده و فشار گازها خیلی کم و متناسب با قطر سوراخ سر مشعل نیست. انتشار شعله در گازها بیشتر از سرعت خروج گاز بوده که این عیب را میتوان با افزایش جزئی فشار گاز اکسیژن و استیلن از بین برد.
2- اثر افزایش زمان جوشکاری، یا اگر جوشکاری در گوشه انجام شود و یا مشعل خیلی نزدیک جوش باشد، سر مشعل گرم میشود. برای رفع این عیب سر مشعل را خنک میکنیم.
3- داخل سر مشعل ممکن است دوده گرفته یا ذرهای از فلز، داخل سوراخ سر مشعل شده باشد. این تکهها گرم شده و باعث اشتعال گاز میشوند. برای رفع این عیب بدقت سر مشعل را پاک کنید.
علت دیگر که خیلی کم اتفاق میافتد، این است که مخروط داخلی در فلز مذاب قرار میگیرد. اشتعال عکس وقتی است که اشتعال برگشت کرده بدستگاه تنظیم برسد. در این حال لولهها، مشعل و دستگاههای تنظیم خراب شده بایستی تعویض یا تعمیر شوند.
دو نوع اشتعال عکس وجود دارد:
1- اشتعال عکس در لوله استیلن، در صورتیکه اکسیژن در جهت عکس جریان استیلن وارد لوله استیلن گردد، مخلوط قابل اشتعال درست شده و انفجار مهیبی ایجاد میشود. اگر مسیر عبور مخلوط اکسیژن و استیلن گرفته شود و فشار گاز اکسیژن زیاد باشد، امکان چنین انفجاری فراهم میگردد.
2- در داخل لوله اکسیژن، اکسیدهای آلی تشکیل میشود. اگر درجه حرارت لوله بنقطه اشتعال برسد ممکن است انفجاری رخ دهد.
خاموش کردم مشعل
اگر جوشکار بخواهد فقط برای چند دقیقه از دستگاه استفاده نکند کافی است شیرهای مشعل را به بندد و مشعل را کنار بگذارد تا دوباره بتواند از آن استفاده کند. در صورتیکه بخواهیم از دستگاه برای مدتی نسبتاً طولانی استفاده نکنیم، توصیه میشود دستگاه را کلا مسدود کنیم. روش خاص خاموش کردن دستگاه بترتیب زیر است:
1- شیرهای دستی روی مشعل برا به بندید. بهتر است اول شیر استیلن را به بندید (با این عمل از ایجاد دوده در اثر شعله استیلن جلوگیری میشود).
2- شیرهای کپسول را محکم به بندید.
3- شیرهای دستی روی مشعل را باز کنید تا گازها خارج شوند.
4- صبر کنید تا فشار سنجهای فشار زیاد و کم روی دستگاه تنظیم اکسیژن و استیلن هر دو صفر را نشان دهند.
5- پیچهای تنظیم روی دستگاه تنظیم اکسیژن و استیلن هر دو را کاملاً به بندید.
6- هر دو شیر دستی روی مشعل را بهبندید (نه محکم) و مشعل را در محل مناسبی آویزان کنید.
مراحل فوق را بریا کلیه دستگاههای جوشکاری (هر نوع مشعل از نوع فشار مساوی و نوع تزریقی) یکسان عمل کنید.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 82 |
مقاله بررسی جامع خودشناسی در 82 صفحه ورد قابل ویرایش
خود شناسی
پذیرش
جوانان
نظرات
همدستان
اختیار
حصارها
صورتحسابها
بدن
کسب و کار
اتومبیل
تحت مراقبت
تغییر افکارمان
کودک ناهنجار
کودکان
روشنی
جامعه
تشابه
آگاهی
رؤیاها
شغل
روشنفکری
افزایش آگاهی
مکفی برای همه
توقعات
خانواده
گم گشتگی
احساسات
دارایی
ساختن
بخشش
بخشیدن و پذیرفتن
گناه
بالاترین خوبی
تعطیلات
خلق و خو
گرسنگی
مصونیت
درآمد
شخصیت
از دست دادن
سودایی والاتر
زیرکی
مشکلات مادی
سوگواری
نگاه تازه
اخبار
درد
والدین
شکیبایی
قدرت
خوشبختی
هدف
خویشاوندان
خشم
مسئولیت
خویشتن دوستی
گفتگو با خود
پرورش روحانی
قوانین روحانی
اندیشة ناخودآگاه
حمایت کردن
گروهها ی پشتیبان
من، در جهان عشق و پذیرش ساکنم.
پذیرش
من، به راحتی میپذیرم
اگر بخواهم، همان گونه که هستم خود را بپذیرم، پس باید به این راضی باشم که دیگران را نیز، همانطور که هستند بپذیرم. ما همیشه میخواهیم که والدینمان را مثل خودمان بپذیریم و تاکنون نیز نتوانستهایم آنها را همانگونه که هستند پذیرا باشیم. پذیرش، به خودمان و به دیگران این توانایی را میبخشد که خودمان باشیم. این خودخواهانه است که برای دیگران سنجیده شود. ما میتوانیم فقط برای خودمان بسنجیم. و حتی از این پس، میخواهیم که آنها بیشتر شبیه راهنما باشند تا سنجش. هر چه بیشتر بتوانیم خود پذیری را تمرین کنیم، عادتهایی را که نمیتوانند برای ما مفید باشند، راحتتر از بین میبریم. و برای ما ساده است که در فضایی عاشقانه پرورش یافته و تغییر کنیم.
من، قدرتم را میطلبم و به آن سوی همة محدودیتها میروم.
اعتیاد
من خود را میبخشم و آزاد مینمایم.
اعتیاد، عادت عمیق داشتن به چیزهایی است که خارج از موجودیت من است. میتوانم به انواع داروها، الکل، سکس و سیگار اعتیاد داشته باشم؛ به سرزنش کردن، پیش داوری، بیماری، مقروض بودن، حقارت و بدگمانی نیز معتاد باشم. اما از جهتی، میتوانم به فراسوی همة این عادتها نیز حرکت کنم. اعتیاد، قدرتم را تا حد یک عادت پلید یا یک ذات مقدس پیش میبرد. من میتوانم قدرتم را پس بگیرم. و این، همان لحظة بازپس گرفتن قدرت است! من انتخاب میکنم که عادت مثبت خود را، که زندگی اینجاست برای من، افزایش دهم. من میخواهم خودم را ببخشم و شروع به حرکت کنم. من، روحی جاودان دارم که همواره با من است و اکنون اینجاست… با من. من، آرام و رهایم، و زیستی دوباره را به خاطر بیاورم آنگونه که عهادت کهنة غلط را از خود دور کنم و عاداتی تازه و روشن را تمرین کنم.
زندگی به من عشق میورزد و من در امنیت هستم.
جوانان
من، آزادانه گفتگو میکنم.
من در امنیت و آرامش پرورش یافتم. من، به آموختن، پرورش یافتن و تغییر کردن، عشق میورزم و در این میان، احساس امنیت میکنم، زیرا میدانم که تغییر یافتن، قسمتی طبیعی از زندگی است. شخصیت من، قابل انعطاف است و با جریان زندگی حرکت، برایم ساده. وجود درونی من، سازگار است، با این حال در هر حادثه و تجربهای، در امنیت و آرامشم. وقتی کودکی بیش نبودم، نمیدانستم که آینده برایم چه خواهد آورد. و اکنون نیز که سفرم را به سوی سالمندی آغاز کردهام، میدانم که فردا یعنی ندانستهها و اسراری سر به مهر. من این را انتخاب کردم که باور کنم در امنیت و آرامش پرورش یافتم و عهده دار زندگی خود هستم. نخستین فعالیت بزرگسالیام، آموختن این است که بیچون و چرا به خود عشق بورزم زیرا دیگر میتوانم به هر آنچه ممکن است آینده برایم بیامورد، دست بیابم.
v من، نظراتم را، عاقلانه به کار میبندم.
نظرات
در آغاز، سخن وجود دارد.
هر اندیشهای که در ذهن دارم و هر جملهای که بر زبان میآورم، یک نظر به حساب میآید، آن نظرات یا منفی است یا مثبت. نظر مثبت، اتفاق مثبت میآفریند و نظر منفی، اتفاق منفی، با کاشتن بذر گوجه فرنگی، فقط بوتة گوجه فرنگی سبز و پرورش خواهد یافت و از یک میوة بلوط، فقط درخت بلوط رشد خواهد کرد، و با بزرگ شدن توله سگ، فقط یک سگ به وجود میآید. پس اگر ما دربارة خودمان یا زندگیمان، حرفهای منفی بزنیم، فقط حوادث یا اتفاقات منفی به بار خواهد آمد. بنابراین اکنون بر میخیزیم، و به آن سوی عادتهای خانوادهام که زندگی را در مسیری منفی میدیدند حرکت میکنم. نظر تازة من، فقط گفتن از خوبی هایی است که در زندگیام وجود دارد. از این پس، فقط خوبی به سوی من خواهد آمد.
v ادعای من مهم نیست، میدانم که محبوب هستم.
همدستان
این نیز میگذرد، و ما پرورش کرده از آن آن سود خواهیم برد.
ما، بیهیچ و راهنمایی، مسیر آبها را لفظاً در نوردیدهایم. و در این مسیر، هر گرفتار شدهای، با دانش و فهمی که در این نقطه زا زمان و فضا دارد، بهترین کاری که میتواند، انجام میدهد. به خودتان افتخار کنید. زیرا توانایی انجام شما، بیشتر از آن چیزی است که فکر میکنید. به خاطر داشته باشید که هر کسی در هر نقطه از این سیاره که باشد، بهبود یافتة دردی است که ما توانایی خلق ان را داشته و داریم. بهبود وشفا باید خواسته شود. مهم نیست که شما به چه زبانی صحبت میکنید؛ عشق از طریق قلب با ما سخن میگوید. زمان، هر روز و به آرامی میگذرد و احساس میکند که عشق از قلبتان به سوی دستها و پاهایتان و از میان همة اعضای بدنتان جاری است عشق، قدرتی شفابخش است. عشق همة درها را میگشاید. عشق، قدرتی همیشه آماده و جهانی است که برای کمک رساندن به ما، برای پیروز شدن بر هر ادعایی در زندگیمان، اینجا است. قلبتان را بگشاید. بگذارید عشق جریان یابد، برابری خویش را با آن قدرتی که شما را آفریده، احساس کنید.
v من در جهان خود، اختیار کامل دارم.
اختیار
من، حاکم زندگی خویش هستم.
هیچ کس، هیچ جا، یا هیچ چیزی قدرتی فراتر از من ندارد، زیرا من، تنها اندیشنده در ذهن خویش هستم. چونان کودکی، نشانههای اختیار خدایان را پذیرفتم. اکنون میآموزم که قدرتم را باز پس گیرم و نشان اختیار خویش باشم؛ و نیز خود را چون مسئولی قدرتمند بپذیرم. آنچنانکه هر صبح میاندیشم، خرد درونی خویش را احساس میکنم. مدرسة زندگی، عمیقترین و کاملترین مدرسهای است که خود را در آن، آموزگار و آموزنده مییابیم. ما هر یک، در این مدرسه میآییم تا چیزهایی را یاد بدهیم و چیزهایی دیگری را یاد بگیریم و چون به اندیشههای خویش گوش میسپاریم، ذهنم را به سوی اعتماد به خرد درونیام هدایت میکنم. پرورش دهید، آغاز کنید و واگذارید همة کارهای روی این گرة خاکیتان را به سوی سرچشمة الیتان همه چیز خوب است.
توقعات
فقط همانی باش که هستی.
من، خود را با شرایط کنونی دوست دارم و میپذیرم. در همین موقعیت، برای قمستهای درونی بدنم آرامش احساس میکنم، و این حس را دارم که عضلات گردنم به راحتی و نرمی کار خود را انجام میدهند.
پیش از این، در برابر عشق و مقبولیت مقاومت میکردم و بر این عقیده بودم که باید وزنم را کم کنم، شغلی در ردة بالا داشته باشم، عاشق شوم، پول یا هر چیز دیگری که لازم است به دست آورم. چیزی که اتفاق افتاد این بود: وقتی وزنم کم شد و ثروت زیادی به دست آوردم، باز هم هیچ علاقهای به خود نداشتم. لیست دیگری برای خود درست کردم. این بار، توقعات و انتظاراتی را که از خود داشتم، از لیست حذف کردم. دیگر قدرتی شگفت انگیز وجود دارد. از اینکه فقط همانی باشم که هستم، شور و لذت فراوانی در خود احساس میکنم.
v من، برای این مدت عمر، بهترین والدین را انتخاب کردم.
خانواده
همة زندگی، بخشی از خانوادهام هستند.
من، همة خانوادهام را، چه آنهایی که زندهاند، و چه آنهایی که مردهاند، در یک سیکل دوست داشتنی قرار میدهم. منم ثابت میکنم که تجربیاتی سوزون و جالب هستند که برای همة ما مفهوم و معنی خاصی دارند. با آنها احساس خوشبختی میکنم و وقتی همه چیز دوست داشتنی است، دور هم جمع میشویم. پیشینیان ما که قبل از ما میزیستند، از دانش و معلوماتی که داشتند به بهترین شکل استفاده میکردند، و بچههایی که هنوز به دنیا نیامدهاند، اعتراضات تازهای پیش رو خواهند داشت که با فهم و درک خود، بهترین را انجام خواهند داد. هر روزی که میگذرد، نسبت به اینکه از محدودیتهای خانوادة قدیمیرها شده و به سوی توازنی الهی چشم بگشایم، احساس وظیفة بیشتری میکنم. برای من، با هم بودن خانواده، فرصتی است برای تقسیم دردها و دلسوزی نسبت به هم.
v من، امنیت را در هر نقطه از این جهان احساس میکنم.
ترس
من در امنیت هستم.
در هر لحظه از زمان، فرصت داریم که ترس یا محبت را انتخاب کنیم. در لحظههای ترس، خورشید را به یاد میآورم، زیرا حتی هنگامی که ابرها برای لحظهای آنرا میپوشانند، باز هم میدرخشد و میتابد. مثل خورشید، قدرت بیکارنی وجود دارد که حتی اگر ابرهای افکار پلید و منفی موقتاً آنرا پنهان کند، باز هم بر من میتابد. من، دوست دارم که نور و روشنایی را به یاد بیاورم، زیرا در نور، احساس اطمینان میکنم. وقتی ترس فرا میرسد، میخواهم آنرا چون ابرهای گذرنده در آسمان ببینم و بگذارم که به راه خود برود. من با ترس خود بیگانهام. من در زندگی، امنیت دارم، بیآنکه از خود محافظت کنم یا به دفاع از خود برخیزم. میدانم که آنچه در قلبهایمان میگذرد، بسیار مهم است. پس شروع میکنم تا هر روز، در سکوتی دلنشین با قلبم هماهنگ شوم. وقتی احساس ترس میکنم، دروازة قلبم را میگشایم تا عشق، ترس را محو و نابود کند.
v من نمیتوانم گم گشته، تنها یا منزوی باشم، زیرا در آگاهی الهی ساکن هستم.
گم گشتگی
فقط یک آگاهی وجود دارد.
وقتی احساس گم گشتگی میکنم یا وقتی چیزهایی را که نیاز دارم گم میشوند، افکار پریشانم را متوقف میکنم و به آگاهی درونیام نزدیک میشوم زیرا میدانم که تاکنون چیزی در اندیشة گم نشده است. این آگاهی همه چا ودر هر چیزی که در اطرافمان هست وجود دارد؛ حتی در آنچه که من در جستجویش هستم و در درون من، اینجا و هم اکنون با صراحت میگویم آن آگاهی کل، در تسلسل کامل زمان – مکان به سوی من و برای آنچه هستم میآید. من هرگز گرفتار چیزی نمیشوم. در طول روز ، اتفاق افتاده که بارها از هویت محدود خود رها شده و به اصل خویش روی آوردهام؛ بیان با شکوه الهی از زندگی که به وسیلة یک آگاهی مهربان و لاینتناهی آفریده است. همه چیز خوب است.
v ما احساسات خود را بر اساس تفکراتی که انتخاب میکنیم میآفرینیم. ما میتوانیم انتخابات متفاوتی داشته و تجربههای مختلفی خلق کنیم.
احساسات
احساسات، اندیشههای جاری در بدنهایمان هستند.
ما قادریم کهآنچه را حس میکنیم بهبود بخشیم، پس بایدبه خودمان اجازه بدهیم که احساساتمان را حس کنیم. بسیاری از مردم، داوریهایشان را بر اساس احساساتشان انجام میدهند. آنها حس میکنند که «نباید» عصبانی باشند اما هستند. آنها در جستجوی راهی هستند که با احساساتشان معامله کنند. راههای مناسب بسیاری برای بیان احساسات وجود دارد شما میتوانید بالشها را کتک بزنید، بر سر ماشین فریاد بزنید، بدوید و تنیس بازی کنید. وقتی عصبانی هستید، صدمه دیدهایدای کسی شما را ترسانده، میتوانید مقابل آیینه بایستید و با مردم یک گفتگوی جنجالی داشته باشد. وقتی مقابل آیینه میایستید، تصویری از مردم، مقابل شما قرار میگیرد. پس به آنها بگویید که واقعاً چه احساسی دارید. همه چیز را از دورن خود بیرون بریزید و با چیزهایی مثل: «خب! کاریست که شده شما را میبخشم و میگذارم که برودید. حالا که این اتفاق افتاده، نظرم راجع به خودم چیست؟ چه می توانستم بکنم که در این مدتن، با عصبانیت واکنش نشان ندهم؟» به این، برای نزده بودن، یک زمان باور نکردنی است. وقتی درستهای زندگی را میآموزید و از آن میگذرید، با خود به نرمی رفتار کنید.
v من از نظر مالی، آرامش دارم.
دارایی
من، به اوج ثروت میرسم.
من دوست دارم که درآمدن همواره افزایش یابد، و مهم نیست که روزنامهها واقتصاددانان میگویند. من به آن سوی درآمد کنونیام حرکت کرده و به اوج درآمدی که پیشبنی میکنم. خواهم رفت. به راهنماییهای مردم که میگویند «تا کجا پیش برو» و یا«چه کارهایی بکن» هیچ کاری ندارم. من به راحتی، تا آن سوی درآمد پدر و مادرم میروم. آگاهی من از علم اقتصاد، همواره رو به افزایش است و عقاید و نظرات جدید را نیز درک میکنم. عقایدی که راههای جدیدی برای زندگی کردن واقعی، همراه با ثروت، آرامش و زیبایی را نشان میدهد. استعدادها و تواناییهایم بیش از حد، خوب بوده و با توجه به نیازهایی که از دنیا دارم، برایم بسیار شادی آفرین است. من همة احساساتی را که به سوم نیست کنار میگذارم به سوی پذیرفتن موقعیتی جدید که در خود امنیت مالی نهفته دارد، حرکت میکنم.
توقعات
فقط همانی باش که هستی.
من، خود را با شرایط کنونی دوست دارم و میپذیرم. در همین موقعیت، برای قمستهای درونی بدنم آرامش احساس میکنم، و این حس را دارم که عضلات گردنم به راحتی و نرمی کار خود را انجام میدهند.
پیش از این، در برابر عشق و مقبولیت مقاومت میکردم و بر این عقیده بودم که باید وزنم را کم کنم، شغلی در ردة بالا داشته باشم، عاشق شوم، پول یا هر چیز دیگری که لازم است به دست آورم. چیزی که اتفاق افتاد این بود: وقتی وزنم کم شد و ثروت زیادی به دست آوردم، باز هم هیچ علاقهای به خود نداشتم. لیست دیگری برای خود درست کردم. این بار، توقعات و انتظاراتی را که از خود داشتم، از لیست حذف کردم. دیگر قدرتی شگفت انگیز وجود دارد. از اینکه فقط همانی باشم که هستم، شور و لذت فراوانی در خود احساس میکنم.
v من، برای این مدت عمر، بهترین والدین را انتخاب کردم.
خانواده
همة زندگی، بخشی از خانوادهام هستند.
من، همة خانوادهام را، چه آنهایی که زندهاند، و چه آنهایی که مردهاند، در یک سیکل دوست داشتنی قرار میدهم. منم ثابت میکنم که تجربیاتی سوزون و جالب هستند که برای همة ما مفهوم و معنی خاصی دارند. با آنها احساس خوشبختی میکنم و وقتی همه چیز دوست داشتنی است، دور هم جمع میشویم. پیشینیان ما که قبل از ما میزیستند، از دانش و معلوماتی که داشتند به بهترین شکل استفاده میکردند، و بچههایی که هنوز به دنیا نیامدهاند، اعتراضات تازهای پیش رو خواهند داشت که با فهم و درک خود، بهترین را انجام خواهند داد. هر روزی که میگذرد، نسبت به اینکه از محدودیتهای خانوادة قدیمیرها شده و به سوی توازنی الهی چشم بگشایم، احساس وظیفة بیشتری میکنم. برای من، با هم بودن خانواده، فرصتی است برای تقسیم دردها و دلسوزی نسبت به هم.
v من، امنیت را در هر نقطه از این جهان احساس میکنم.
ترس
من در امنیت هستم.
در هر لحظه از زمان، فرصت داریم که ترس یا محبت را انتخاب کنیم. در لحظههای ترس، خورشید را به یاد میآورم، زیرا حتی هنگامی که ابرها برای لحظهای آنرا میپوشانند، باز هم میدرخشد و میتابد. مثل خورشید، قدرت بیکارنی وجود دارد که حتی اگر ابرهای افکار پلید و منفی موقتاً آنرا پنهان کند، باز هم بر من میتابد. من، دوست دارم که نور و روشنایی را به یاد بیاورم، زیرا در نور، احساس اطمینان میکنم. وقتی ترس فرا میرسد، میخواهم آنرا چون ابرهای گذرنده در آسمان ببینم و بگذارم که به راه خود برود. من با ترس خود بیگانهام. من در زندگی، امنیت دارم، بیآنکه از خود محافظت کنم یا به دفاع از خود برخیزم. میدانم که آنچه در قلبهایمان میگذرد، بسیار مهم است. پس شروع میکنم تا هر روز، در سکوتی دلنشین با قلبم هماهنگ شوم. وقتی احساس ترس میکنم، دروازة قلبم را میگشایم تا عشق، ترس را محو و نابود کند.
v من نمیتوانم گم گشته، تنها یا منزوی باشم، زیرا در آگاهی الهی ساکن هستم.
گم گشتگی
فقط یک آگاهی وجود دارد.
وقتی احساس گم گشتگی میکنم یا وقتی چیزهایی را که نیاز دارم گم میشوند، افکار پریشانم را متوقف میکنم و به آگاهی درونیام نزدیک میشوم زیرا میدانم که تاکنون چیزی در اندیشة گم نشده است. این آگاهی همه چا ودر هر چیزی که در اطرافمان هست وجود دارد؛ حتی در آنچه که من در جستجویش هستم و در درون من، اینجا و هم اکنون با صراحت میگویم آن آگاهی کل، در تسلسل کامل زمان – مکان به سوی من و برای آنچه هستم میآید. من هرگز گرفتار چیزی نمیشوم. در طول روز ، اتفاق افتاده که بارها از هویت محدود خود رها شده و به اصل خویش روی آوردهام؛ بیان با شکوه الهی از زندگی که به وسیلة یک آگاهی مهربان و لاینتناهی آفریده است. همه چیز خوب است.
v ما احساسات خود را بر اساس تفکراتی که انتخاب میکنیم میآفرینیم. ما میتوانیم انتخابات متفاوتی داشته و تجربههای مختلفی خلق کنیم.
احساسات
احساسات، اندیشههای جاری در بدنهایمان هستند.
ما قادریم کهآنچه را حس میکنیم بهبود بخشیم، پس بایدبه خودمان اجازه بدهیم که احساساتمان را حس کنیم. بسیاری از مردم، داوریهایشان را بر اساس احساساتشان انجام میدهند. آنها حس میکنند که «نباید» عصبانی باشند اما هستند. آنها در جستجوی راهی هستند که با احساساتشان معامله کنند. راههای مناسب بسیاری برای بیان احساسات وجود دارد شما میتوانید بالشها را کتک بزنید، بر سر ماشین فریاد بزنید، بدوید و تنیس بازی کنید. وقتی عصبانی هستید، صدمه دیدهایدای کسی شما را ترسانده، میتوانید مقابل آیینه بایستید و با مردم یک گفتگوی جنجالی داشته باشد. وقتی مقابل آیینه میایستید، تصویری از مردم، مقابل شما قرار میگیرد. پس به آنها بگویید که واقعاً چه احساسی دارید. همه چیز را از دورن خود بیرون بریزید و با چیزهایی مثل: «خب! کاریست که شده شما را میبخشم و میگذارم که برودید. حالا که این اتفاق افتاده، نظرم راجع به خودم چیست؟ چه می توانستم بکنم که در این مدتن، با عصبانیت واکنش نشان ندهم؟» به این، برای نزده بودن، یک زمان باور نکردنی است. وقتی درستهای زندگی را میآموزید و از آن میگذرید، با خود به نرمی رفتار کنید.
v من از نظر مالی، آرامش دارم.
دارایی
من، به اوج ثروت میرسم.
من دوست دارم که درآمدن همواره افزایش یابد، و مهم نیست که روزنامهها واقتصاددانان میگویند. من به آن سوی درآمد کنونیام حرکت کرده و به اوج درآمدی که پیشبنی میکنم. خواهم رفت. به راهنماییهای مردم که میگویند «تا کجا پیش برو» و یا«چه کارهایی بکن» هیچ کاری ندارم. من به راحتی، تا آن سوی درآمد پدر و مادرم میروم. آگاهی من از علم اقتصاد، همواره رو به افزایش است و عقاید و نظرات جدید را نیز درک میکنم. عقایدی که راههای جدیدی برای زندگی کردن واقعی، همراه با ثروت، آرامش و زیبایی را نشان میدهد. استعدادها و تواناییهایم بیش از حد، خوب بوده و با توجه به نیازهایی که از دنیا دارم، برایم بسیار شادی آفرین است. من همة احساساتی را که به سوم نیست کنار میگذارم به سوی پذیرفتن موقعیتی جدید که در خود امنیت مالی نهفته دارد، حرکت میکنم.
v عشق یعنی همة نیاز من به ساختن دنیایم.
ساختن
توقعات
فقط همانی باش که هستی.
من، خود را با شرایط کنونی دوست دارم و میپذیرم. در همین موقعیت، برای قمستهای درونی بدنم آرامش احساس میکنم، و این حس را دارم که عضلات گردنم به راحتی و نرمی کار خود را انجام میدهند.
پیش از این، در برابر عشق و مقبولیت مقاومت میکردم و بر این عقیده بودم که باید وزنم را کم کنم، شغلی در ردة بالا داشته باشم، عاشق شوم، پول یا هر چیز دیگری که لازم است به دست آورم. چیزی که اتفاق افتاد این بود: وقتی وزنم کم شد و ثروت زیادی به دست آوردم، باز هم هیچ علاقهای به خود نداشتم. لیست دیگری برای خود درست کردم. این بار، توقعات و انتظاراتی را که از خود داشتم، از لیست حذف کردم. دیگر قدرتی شگفت انگیز وجود دارد. از اینکه فقط همانی باشم که هستم، شور و لذت فراوانی در خود احساس میکنم.
v من، برای این مدت عمر، بهترین والدین را انتخاب کردم.
خانواده
همة زندگی، بخشی از خانوادهام هستند.
من، همة خانوادهام را، چه آنهایی که زندهاند، و چه آنهایی که مردهاند، در یک سیکل دوست داشتنی قرار میدهم. منم ثابت میکنم که تجربیاتی سوزون و جالب هستند که برای همة ما مفهوم و معنی خاصی دارند. با آنها احساس خوشبختی میکنم و وقتی همه چیز دوست داشتنی است، دور هم جمع میشویم. پیشینیان ما که قبل از ما میزیستند، از دانش و معلوماتی که داشتند به بهترین شکل استفاده میکردند، و بچههایی که هنوز به دنیا نیامدهاند، اعتراضات تازهای پیش رو خواهند داشت که با فهم و درک خود، بهترین را انجام خواهند داد. هر روزی که میگذرد، نسبت به اینکه از محدودیتهای خانوادة قدیمیرها شده و به سوی توازنی الهی چشم بگشایم، احساس وظیفة بیشتری میکنم. برای من، با هم بودن خانواده، فرصتی است برای تقسیم دردها و دلسوزی نسبت به هم.
v من، امنیت را در هر نقطه از این جهان احساس میکنم.
ترس
من در امنیت هستم.
در هر لحظه از زمان، فرصت داریم که ترس یا محبت را انتخاب کنیم. در لحظههای ترس، خورشید را به یاد میآورم، زیرا حتی هنگامی که ابرها برای لحظهای آنرا میپوشانند، باز هم میدرخشد و میتابد. مثل خورشید، قدرت بیکارنی وجود دارد که حتی اگر ابرهای افکار پلید و منفی موقتاً آنرا پنهان کند، باز هم بر من میتابد. من، دوست دارم که نور و روشنایی را به یاد بیاورم، زیرا در نور، احساس اطمینان میکنم. وقتی ترس فرا میرسد، میخواهم آنرا چون ابرهای گذرنده در آسمان ببینم و بگذارم که به راه خود برود. من با ترس خود بیگانهام. من در زندگی، امنیت دارم، بیآنکه از خود محافظت کنم یا به دفاع از خود برخیزم. میدانم که آنچه در قلبهایمان میگذرد، بسیار مهم است. پس شروع میکنم تا هر روز، در سکوتی دلنشین با قلبم هماهنگ شوم. وقتی احساس ترس میکنم، دروازة قلبم را میگشایم تا عشق، ترس را محو و نابود کند.
v من نمیتوانم گم گشته، تنها یا منزوی باشم، زیرا در آگاهی الهی ساکن هستم.
گم گشتگی
فقط یک آگاهی وجود دارد.
وقتی احساس گم گشتگی میکنم یا وقتی چیزهایی را که نیاز دارم گم میشوند، افکار پریشانم را متوقف میکنم و به آگاهی درونیام نزدیک میشوم زیرا میدانم که تاکنون چیزی در اندیشة گم نشده است. این آگاهی همه چا ودر هر چیزی که در اطرافمان هست وجود دارد؛ حتی در آنچه که من در جستجویش هستم و در درون من، اینجا و هم اکنون با صراحت میگویم آن آگاهی کل، در تسلسل کامل زمان – مکان به سوی من و برای آنچه هستم میآید. من هرگز گرفتار چیزی نمیشوم. در طول روز ، اتفاق افتاده که بارها از هویت محدود خود رها شده و به اصل خویش روی آوردهام؛ بیان با شکوه الهی از زندگی که به وسیلة یک آگاهی مهربان و لاینتناهی آفریده است. همه چیز خوب است.
v ما احساسات خود را بر اساس تفکراتی که انتخاب میکنیم میآفرینیم. ما میتوانیم انتخابات متفاوتی داشته و تجربههای مختلفی خلق کنیم.
احساسات
احساسات، اندیشههای جاری در بدنهایمان هستند.
ما قادریم کهآنچه را حس میکنیم بهبود بخشیم، پس بایدبه خودمان اجازه بدهیم که احساساتمان را حس کنیم. بسیاری از مردم، داوریهایشان را بر اساس احساساتشان انجام میدهند. آنها حس میکنند که «نباید» عصبانی باشند اما هستند. آنها در جستجوی راهی هستند که با احساساتشان معامله کنند. راههای مناسب بسیاری برای بیان احساسات وجود دارد شما میتوانید بالشها را کتک بزنید، بر سر ماشین فریاد بزنید، بدوید و تنیس بازی کنید. وقتی عصبانی هستید، صدمه دیدهایدای کسی شما را ترسانده، میتوانید مقابل آیینه بایستید و با مردم یک گفتگوی جنجالی داشته باشد. وقتی مقابل آیینه میایستید، تصویری از مردم، مقابل شما قرار میگیرد. پس به آنها بگویید که واقعاً چه احساسی دارید. همه چیز را از دورن خود بیرون بریزید و با چیزهایی مثل: «خب! کاریست که شده شما را میبخشم و میگذارم که برودید. حالا که این اتفاق افتاده، نظرم راجع به خودم چیست؟ چه می توانستم بکنم که در این مدتن، با عصبانیت واکنش نشان ندهم؟» به این، برای نزده بودن، یک زمان باور نکردنی است. وقتی درستهای زندگی را میآموزید و از آن میگذرید، با خود به نرمی رفتار کنید.
v من از نظر مالی، آرامش دارم.
دارایی
من، به اوج ثروت میرسم.
من دوست دارم که درآمدن همواره افزایش یابد، و مهم نیست که روزنامهها واقتصاددانان میگویند. من به آن سوی درآمد کنونیام حرکت کرده و به اوج درآمدی که پیشبنی میکنم. خواهم رفت. به راهنماییهای مردم که میگویند «تا کجا پیش برو» و یا«چه کارهایی بکن» هیچ کاری ندارم. من به راحتی، تا آن سوی درآمد پدر و مادرم میروم. آگاهی من از علم اقتصاد، همواره رو به افزایش است و عقاید و نظرات جدید را نیز درک میکنم. عقایدی که راههای جدیدی برای زندگی کردن واقعی، همراه با ثروت، آرامش و زیبایی را نشان میدهد. استعدادها و تواناییهایم بیش از حد، خوب بوده و با توجه به نیازهایی که از دنیا دارم، برایم بسیار شادی آفرین است. من همة احساساتی را که به سوم نیست کنار میگذارم به سوی پذیرفتن موقعیتی جدید که در خود امنیت مالی نهفته دارد، حرکت میکنم.
v عشق یعنی همة نیاز من به ساختن دنیایم.
ساختن
عناوین یادداشتهای وبلاگ